- جزییاتکتابي از مجموعه داستان هاي انقلاب برشي از کتاب نوشته روي ديوار : داداش کمي نرم ميشود . ميگويد : «ببيبن علي جان ! اين کارها ، کار تو نيست . زير دست و پا ، له ميشوي ...اصلا ممکن است گم بشوي.برگرد برو خانه . به مامان هم نگو که ما کجا رفتيم. قول ميدم که برايت يک کتاب قصه خوب بگيرم . باشد داداش ؟ » س...
- مشخصات
- 0
کتابي از مجموعه داستان هاي انقلاب
برشي از کتاب نوشته روي ديوار : داداش کمي نرم ميشود . ميگويد : «ببيبن علي جان ! اين کارها ، کار تو نيست . زير دست و پا ، له ميشوي ...اصلا ممکن است گم بشوي.برگرد برو خانه . به مامان هم نگو که ما کجا رفتيم. قول ميدم که برايت يک کتاب قصه خوب بگيرم . باشد داداش ؟ » سرم را مياندازم پايين و چيزي نميگويم. داداش ميگويد : « خوب ؛ برو عليجان ! آفرين » با ناراحتي بر ميگردم و راه ميافتم طرف محله . کمي که ميروم ، يکهو فکري به نظر ميرسد. براي همين هم ،به عقب برميگردم و ميايستم ، تا داداش اينها ، تو پيچ خيابان گم بشوند . بعد ، شروع ميکنم به دويدن ؛ و وقتي آنها را ميبينم ، ميپرم پشت يک تير چراغ برق.
نويسنده | محمدرضا سرشار |
زبان | فارسي |
تعداد صفحات | 84 |
نوبت چاپ | 1 |
نوع جلد | شميز |
قطع | پالتويي |
ابعاد | 12.5 * 20 * 0.5 |
وزن | 84 |
سال چاپ | 1396 |
تاكنون نظري ثبت نشده است.