- جزییاتکتاب ببارد باران، نبارد باران نوشتهي محمدرضا سرشار، در قالب داستاني نيمه آهنگين، با کلامي ساده و به شکل ملموسي علت استجابت نشدن بعضي دعاها را براي کودکان آشکار کند. اين اثر براي گروه سني (ب) مناسب است. قهرمان اين کتاب کودکانه، گنجشکي است که روزي صبح زود، هنگامي که براي پيدا کردن غذا براي جوجهه...
- مشخصات
- 0
کتاب ببارد باران، نبارد باران نوشتهي محمدرضا سرشار، در قالب داستاني نيمه آهنگين، با کلامي ساده و به شکل ملموسي علت استجابت نشدن بعضي دعاها را براي کودکان آشکار کند. اين اثر براي گروه سني (ب) مناسب است.
قهرمان اين کتاب کودکانه، گنجشکي است که روزي صبح زود، هنگامي که براي پيدا کردن غذا براي جوجههايش، لانه خود را ترک ميکند، و در طول راهش به انسانهاي مختلفي برميخورد که به اقتضاي کار و شرايط آن روزشان، برخي از خدا ميخواهند که باران ببارد و بعضي به عکس، خواستهشان اين است که آن روز هوا آفتابي باشد...
در بخشي از کتاب ببارد باران، نبارد باران ميخوانيم:
جيکي ديگر خودش هم خيلي گرسنه شده بود. وقتي زير پايش يک برنجزار ديد پايين رفت. روي زمين مقداري دانه و خرده نان بود. جيکي شروع به خوردن کرد. چينهدانش که پر شد خدا را شکر کرد. حالا وقتش بود که پيش بچهها و زنش برگردد. اما تا خواست از زمين بلند شود صدايي شنيد:
خدايا ساقههاي برنجم دارد خشک ميشود. خودت که ميداني زندگي اين بچههاي يتيم از برکت همين شاليزار ميگذرد. پس چرا ابرهاي سياهت آن بالا ايستادهاند و ما را نگاه ميکنند! چرا نميبارند! خدايا...!
نويسنده | محمدرضا سرشار |
زبان | فارسي |
تعداد صفحات | 24 |
نوبت چاپ | 18 |
نوع جلد | شميز |
قطع | خشتي كوچك |
ابعاد | 17.5 * 17 * 0.2 |
وزن | 68 |
سال چاپ | 1396 |
تاكنون نظري ثبت نشده است.