نماي نزديک:مخاطبان کتاب ها و ديگر محصولات فرهنگي مربوط به دوران جنگ، اغلب از مردان و زنان درگير جنگ، تصاوير مبهمي در ذهن دارند و فکر مي کنند مهرباني و عاطفه شان با مردم عادي تفاوت داشته است. رسالت کتا بهايي چون «يک دريا ستاره » اثبات عکس اين قضيه است. اين کتاب به خوبي با متن خاطرات، عکسهاي آخرش و تصويري که از نامه شهيد مسعود خلعتي به همسرش در آن درج شده، ميزان عشق و علاقه زهرا تعجب و همسر شهيدش به يکديگر را نشان مي دهد. خاطرات اين نسل از انقلاب که ابتدا درگير حوادث انقلاب شدند، سپس درگير جنگ و در اين ميان عاشق هم شدند، واقعا خواندني است. چون عشق هايي مانند عشق زهرا و مسعود از پيوندهايي هستند که براي هميشه ناگسستني ناميده مي شوند. بنابراين امتياز چنين کتابي اين است که فرصت نگاه کردن به زنان و مردان جنگ را از زاويه اي ديگر و نسبتا تازه به ما مي دهد. زاويه اي که در آن علاوه بر جنگ و درگيري، عشق هايي پاک هم ديده مي شوند. سيد قاسم ياحسيني که مسئوليت پياده کردن و تدوين مصاحبه با زهرا تعجب را داشته، کتابش را در 12 فصل جمع کرده و در حجم 152 صفحه، حوادث جنگ در جنوب و عشق ميان اين دو را به گونه اي باورپذير منتقل کرده است. در اين کتاب، زهرا مبارزه را از دبيرستان آغاز مي کند. بعد ازانقلاب به کميته زنان انقلابي مي پيوندد و مسعود را مي بيند... نماي مياني: سيد قاسم ياحسيني سال 1344 در شيراز متولد شد. دوران کودکي اش را در شهرهاي لار و برازجان گذراند. ياحسيني از سال 1357 تاامروز ساکن بوشهر است. او يکي از پرکارترين مورخان بوشهري است و از سال 1370 تاکنون نزديک به 70 جلد کتاب در حوز ه هاي بوشهرناسي، تنگستا ن شناسي، خاطر ه نويسي، تاريخ شفاهي جنگ تحميلي و تاريخ روشنفکري در ايران منتشر کرد ه است. تعدادي از آثارش هم به انگليسي و فرانسوي ترجمه شد ه است. نماي دور:ناواستوار يکم مسعود(حبيب) خلعتي از شهداي نيروي دريايي است. او در درگيري با نيروهاي آمريکايي در خليج فارس، به شهادت رسيد. زهرا تعجب همسر اين شهيد دريايي است. وقتي شناسنامه صادر مي شد، زماني که به پدربزرگ او پيشنهاد نا م خانوادگي دادند، قبول نمي کرد تا اينکه صادرکننده گفته بود، تعجب کردم از اينکه هيچ يکي را قبول نکردي، پدربزرگ مي گويد: خودشه، «تعجب! ». تعجب در دوران جنگ هم ما ه ها در زادگاهش آبادان در کنار همسرش ماند و با او در نبرد عليه عراقي ها شريک شد. کتاب «يک دريا ستاره » حاصل 10 جلسه مصاحبه با زهرا تعجب است. وي در تمام دوران زندگي اش، دست از مبارزه بر نداشته است. مبارزه وي به قول خودش پاسداري از خون شهيدان به ويژه همسرش خلعتي است. اين کتاب به خوبي روي ديگر سکه جنگ و مقاومت مردم ما را نشان مي دهد. همين کلمه ها و جمله ها، رنجها و اميدهاي زن ايراني در دوران دفاع و پس از آن را در برابر چشمان ما به نمايش مي گذارد. از کتاب: بدون مقدمه و تقريبا قاطع گفت: با مو عروسي مي کني؟ تمام بدنم يخ کرد. انگار آب سرد رويم پاشيده باشند. حبيب ادامه داد: حالا نمي خواد جواب بدي. فکر کن بعد جواب بده! با شتاب و قد م هاي تند و بدون آنکه حتي کلامي حرف بزنم، خودم را به خانه خواهرم رساندم و تقريبا داخل حياط پرتاب کردم. سرم گيج مي رفت. حالم آنقدر بد بود که خواهرم ترسيد و پرسيد: چيزي شده؟ کسي دنبالت افتاده؟ چرا رنگت اين قدر پريده ؟ حرف بزن. صفحه 7 از همين قلم :پاي پياده روي آب (سور ه مهر) يک دريا ستاره (سور ه مهر) پنهان زير باران (سور ه مهر) گزارش به خاک هويزه (سور ه مهر)زيتون سرخ (سور ه مهر) شريعتي آنگونه که من مي شناسم(نگاه امروز ) رودرروي انگليسي ها و هلندي ها در 4 خليج فارس(پروين)