خوانندگاني که قصد داشته باشند بيشتر با شهيد غلامحسين افشردي موسوم به حسن باقري آشنا شوند، ميتوانند جلد دهم از مجموعه قصه فرماندهان را با عنوان «مسافر» به قلم زندهياد داوود بختياري دانشور مطالعه کنند. او که در جبههها با نام «حسن باقري» شناخته ميشد، فردي مقيد و متشرع بود و نويسنده با آوردن فصل «تولد» مخاطبش را به اين باور ميرساند که وقتي کسي در روز ميلاد حضرت امام حسين (ع) به دنيا آمده و کنار سفره پدري خداپرست تربيت شده باشد، غير از اين هم نميتواند باشد. زندهياد بختياري دانشور به موضوع نذر پدر و مادر شهيد افشردي اشاره ميکند و طبيعي است که با اين نذر و تولد شهيد در روز ميلاد سيدالشهدا (ع) نامش بايد غلامحسين باشد.
در قصه «مسافر» که عنوان اصلي کتاب هم از آن گرفته شده است، نويسنده چشمهاي از دلسوزي غلامحسين را نشان ميدهد و جرعهاي از احساسات پاک انساني او را به مخاطبش مينوشاند. قصه در قامت يک داستان مستقل ميتواند منتشر شود. در اين قصه، غلامحسين، قهرمان داستانهاي کتاب پس از آنکه به سرعت خودش را به نماز جماعت ميرساند، متوجه يک مرد غريبه در مسجد ميشود و سرانجام ميفهمد که او مسافري غريب و در راه مانده است. او را به خانه ميبرد و ....
«مسافر» پر از تصويرسازيهاي زنده و جذاب است که زندهياد دانشور آنها را در کتاب خود جاي داده است. در داستان «اخراج» ما با يک تصوير بسيار خوب در ابتداي قصه مواجهيم: «از پيچ جاده که گذشتند، غلامحسين پنجره را بست. اتوبوس سرعتش را کم کرد و جلوي قهوهخانهاي ايستاد. ظهر بود. بوي آبگوشت بزباش و زغال گلانداخته به مشام ميرسيد....» اين تصوير پر از حس و حال داستاني است.
در بخش «يک روز و يک عهد» به راهکار جالب وي براي مداومت بر شرع مقدس اشاره شده است. شجاعت و ظلمستيزي او به خوبي در ضمن يک خاطره دلهرهانگيز در بخش «روز پيروزي» بيان شده است. نامهاي براي بهشت به گفتوگوي جالب شهيد مهدي باکري با حسن باقري اشاره ميکند. آنها در رابطه با زمان شروع عمليات رمضان اختلاف نظر دارند و در نهايت....
نويسنده | داوود بختياري دانشور |
مترجم | حسن باقري |
زبان | فارسي |
تعداد صفحات | 88 |
نوبت چاپ | 8 |
نوع جلد | شميز |
قطع | پالتويي |
ابعاد | 12.3 * 20.5 * 0.4 |
وزن | 93 |
سال چاپ | 1392 |
تاكنون نظري ثبت نشده است.