- جزییاتدر روزهاي سخت و دشوار حمله عراق به خرمشهر و در شرايطي که اغلب زنها شهر را ترک کردهاند، افسانه دختر 18 ساله خرمشهري همراه پروانه و محمدجواد ـ خواهر و برادرش ـ در شهر ميماند و کار رسيدگي به مجروحان را شروع ميکند. خانواده او سوار بر وانتي پر از جمعيت همسايهها شهر را ترک ميکنند، اما او حاضر به...
- مشخصات
- 0
در روزهاي سخت و دشوار حمله عراق به خرمشهر و در شرايطي که اغلب زنها شهر را ترک کردهاند، افسانه دختر 18 ساله خرمشهري همراه پروانه و محمدجواد ـ خواهر و برادرش ـ در شهر ميماند و کار رسيدگي به مجروحان را شروع ميکند. خانواده او سوار بر وانتي پر از جمعيت همسايهها شهر را ترک ميکنند، اما او حاضر به ترک شهر نميشود و مسجد را براي امدادرساني انتخاب ميکند. او سپس براي کمک به مجروحان به بيمارستان شهر ميرود و از آنجا به قبرستان جنتآباد رفته و مشغول غسل و کفن شهيدان ميشود. در آنجا با صحنههاي دردناکي مواجه ميشود که تا به حال نه ديده و نه شنيده است، پس به مسجد جامع شهر ميرود و مشغول تدارکات ميشود و مدتي را هم در بيمارستان در اتاق عمل مشغول به خدمت ميشود. افسانه در اين کتاب از خاطرات دوران جنگ ميگويد، از مجروحها، کشتهها و شهيدان، زنان و مردان و کودکان بيپناه. او از وضع بهداشت و تعزيه و اسکان جنگزدهها هم ميگويد. قاضيزاده رواي عيني سختيهايي است که طي 34 روز بر مردم خوزستان رفته است. به گفته منتقدان نسبت به ديگر آثار منتشر شده اين حوزه داراي ايجاز بوده و همچنين روايتي صريح و جذاب دارد.
نويسنده | افسانه قاضى زاده |
مترجم | گلستان جعفريان |
زبان | فارسي |
تعداد صفحات | 116 |
نوبت چاپ | 5 |
نوع جلد | شميز |
قطع | رقعي |
ابعاد | 14 * 21 * 0.5 |
وزن | 138 |
سال چاپ | 1393 |
تاكنون نظري ثبت نشده است.