«جامعه شناسي اخلاقي هنر» نوشته دکتر حسن بلخاري قهي، کتابي است که علاوه بر پرداختن به ماهيت هنر و نقش و جايگاه آن در اجتماع، نظريههاي جامعهشناسان مختلف از مکاتب مختلف را در باب وجه اخلاقي هنر بررسي کرده است. آغازين رويکردهاي فلسفي در تبيين نسبت ميان هنر و اخلاق، نقش اخلاقي هنر در تعالي فرهنگي، هنر و تعهد اخلاقي و اجتماعي، هنر، تعهد، و خلاقيت موضوعات عمده مورد بحث در اين کتاباند. در بخشي از اين کتاب امده است: «از آنجا که بافت نگريستن به هنر پيوسته تغيير ميکند، همانطور که جامعه هميشه در حال تغيير است، تفسير ما و نگرشهاي ما به هنر و کل دورههاي مختلف نيز متحول و دگرگون ميشود. بدين صورت، هنر خود را تسليم تحقيقات و پژوهشهاي جامعهشناسي ميکند تا جامعهشناسان هنر پرده از ماهيت آن بردارند؛ گرچه اين تحقيقات نسبت به پژوهشهاي فلسفي ناچيزند و به تعبير استراسولدو، جامعهشناس ايتاليايي، فقط نيم درصد توليدات جامعهشناختي را ميتوان به جامعهشناسي هنر مربوط دانست و حتي زورا زولبرگ، جامعهشناس امريکايي، نيز در مقالهاي با عنوان " چرا جامعهشناسان از هنر غافل شدهاند؟" سعي کرده اين مسئله را مورد توجه و بررسي قرار دهد، با همه اينها نيمه? دوم قرن بيستم و بهويژه نيمه? اول قرن بيست و يکم در انحصار تحقيقات جامعهشناختي هنر خواهد بود.»
در تاريخ فلسفه هنر، نظريههايي که در پي تبيين ماهيت هنرند به دو بخش کلي تقسيم ميشوند. برخي نظريهها، همچون دو نظريه محاکات و بيان، ماهيت هنر را مستند و متکي به خالق و آفريننده آن تعريف ميکنند. در نظريه ميمزيس، هنر تقليد شمرده ميشود؛ تقليدي که هنرمند از واقعيتهاي بيروني يا رفتارها و کنشها انجام ميدهد. آگاهي و جهانبيني او در انتخاب رفتارها و واقعيتها و نيز نوع انعکاس آن در اثر هنري مدخليت دارد. در نيز، که هنر بيان احساسات و دريافتهاي هنرمند (و نه الزاما تقليد او) تعريف ميشود، هنرمند باز نقش محوري دارد.
اما برخي نظريههاي ديگر، هنر را با محوريت اثر و با استناد و اتکا به فرم و ساختار آن تعريف ميکنند. همچون نظريههاي فرم و تجربه زيبايي شناختي که در برخي از اشکال خود به نظريه مرگ مؤلف نيز ختم ميشوند.
معمولا در نظريههاي دسته دوم، که ارزش اثر هنري بنا به حضور عوامل و عناصري ساختاري و فرميک چون رنگ، نور، خط، توازن و تقارن تعيين شده يا تجربههاي شکل دهنده در روح مخاطب مبناي تعريف هنر قرار ميگيرد، کارکرد اخلاقي هنر موضوع و محور تحليل و معرفت شناسي آثار هنري نيست.
نويسنده | حسن بلخاري قهي |
زبان | فارسي |
تعداد صفحات | 276 |
نوبت چاپ | 1 |
نوع جلد | شميز |
قطع | رقعي |
ابعاد | 14 * 21 * 1 |
وزن | 296 |
سال چاپ | 1395 |
تاكنون نظري ثبت نشده است.