موضوع اصلي اين مطالعه، تجربه اي است مشارکتي در باب هنر به منزله راه اصلي به ژرفاي بعد مذهبي. فصل اول شماي کلي تجربه مشارکتي و تجربه ديني را ترسيم مي کند. فلسفه مارتين هيدگر را به منزله مبناي تحليل به کاربرده ام. اما هدفم تفسير فلسفه هيدگر نيست. در فصل دوم نظريه وايتهد در باب اداراک به کار برده شده است تا عملکرد تجربه مشارکتي با دقت بيشتر بررسي شود...
از مقدمه کتاب: دوران ما دوراني است آخرالزماني، دورهي دگرگونيهاي بنيادين، دوراني که در آن نه تنها به عصري جديد وارد ميشويم، در آن، جهانِ آراسته و تاريخ گذشتة خويش را گم ميکنيم. دوران آخرالزماني ضرورتاً دوراني انقلابي است، زيرا تنها با کنار گذاشتن آفريدهي قديمي، که در مقابل آفريدهي جديد ميايستد و آن را به منزلهي واقعيتي مفروض تصور ميکند، واقعيتي که ميتواند بر آن نام بگذارد يا آن را بشناسد، ميتوان آفريدهاي جديد را تصور کرد و آن را برساخت. دو واژهي نمادين و قديمي «ازلي» و «معادشناختي» در دوران ما به واژگاني انگارهاي تبديل شدهاند و هر يک در وراي افق واقعي تاريخ و زمان حال ما قرار گرفتهاند. ازلي تنها به معناي اصلي و آغازين نيست، به معناي امر آغازين يا اصلي است که گم شده باشد. امر ازلي از مظاهر بالفعل تجربه و آگاهي ما غايب است و تنها در لحظاتي واقعيت مييابد و نمايان ميشود که هويتهاي تاريخي ما فعال يا خاموش باشند. شايد بتوانيم به معنا يا هويت ازلي بازگرديم، اما اين کار تنها با عمل افراطآميز مقطوع ساختن يا معکوس کردن مسير تاريخ ممکن خواهد بود؛ عملي که حتي، به شکل موقتي، تاريخ را به پايان رساند.
نويسنده | اف ديويد مارتين |
مترجم | مجيد داوودي |
زبان | فارسي |
تعداد صفحات | 232 |
نوبت چاپ | 1 |
نوع جلد | شميز |
قطع | وزيري |
ابعاد | 16.3 * 23.5 * 1 |
وزن | 334 |
سال چاپ | 1389 |
تاكنون نظري ثبت نشده است.