پري شنيد. اينوري شد. اونوري شد. پروانهپري شد… پريها براي حل مشکلات نينيها ميآيند و از آنها ميخواهند که خودشان هم براي حل مشکل کمک کنند… مربي يا والدين ميتوانند هنگام خواندن قصه، از نام کودک خود به جاي نينيدختري يا نينيپسري استفاده کنند.
نينيپسري توي اتاق بود.
پشهويزويزي از پنجره به اتاق رفت و گفت: «بهبه! الان او را نيش ميزنم.»
پري شنيد. اينوري شد. اونوري شد. پروانهپري شد و گفت: «آهاي ويزويزي که خيلي نازي، بيا برويم با هم به بازي!»
پشهويزويزي گفت: «توي اتاق بمونيم. پر بزنيم. دوتايي شعر بخونيم.»
نينيپسري گفت: «بازي رو گلها بهتره. تو باغچهي ما بهتره.»
پشهويزويزي نگاهي به باغچه کرد. خوشحال شد.
همراه پروانهپري از اتاق بيرون رفت. پريد و پريد رو گلها نشست. نينيپسري هم فوري پنجره را بست.
نينيپسري خنديد. پروانهپري هم خنديد.
نويسنده | افسانه شعبان نژاد |
زبان | فارسي |
تعداد صفحات | 24 |
نوبت چاپ | 1 |
نوع جلد | شميز |
قطع | رقعي |
ابعاد | 18 * 17 * 0.2 |
وزن | 70 |
سال چاپ | 1396 |
تاكنون نظري ثبت نشده است.