- جزییاتنوشتن داستان زندگي پيامبران هميشه براي نويسندگان مذهبي جذاب بوده است. زندگي تنها انسان هايي که با آسمان در ارتباط بوده اند و خدا به ايشان راه را مي نمايانده تا به ديگران بنمايانند. زندگي پيامبر عظيم الشان در عرصه داستان هم از مظلومترين آنهاست. شايد به آن علت که دست يازيدن به حقيقت زندگي آن پيامبر...
- مشخصات
- 0
نوشتن داستان زندگي پيامبران هميشه براي نويسندگان مذهبي جذاب بوده است. زندگي تنها انسان هايي که با آسمان در ارتباط بوده اند و خدا به ايشان راه را مي نمايانده تا به ديگران بنمايانند. زندگي پيامبر عظيم الشان در عرصه داستان هم از مظلومترين آنهاست. شايد به آن علت که دست يازيدن به حقيقت زندگي آن پيامبر خاتم از ديگران سخت تر بوده است.
شب، درازشبي بود آن شب؛ هرلحظه، ساعتي! خورشيد انگار در چاه خاور غرق گشته، و در آنجا مانده بود و سر بر دميدن نداشت. گاه تب مي آمد و چونان کوره اي سرخ، تن رنجور آمنه را مي گداخت؛ و عرق، همچون جويهايي باريک از لب، از روزنه هاي تن او به در مي جست. در اين حال نفسش به شماره مي افتاد؛ چندان که مي پنداشت هوايي براي تنفس نيست. آنگاه روانداز را به يک سو مي افکند و ميکوشيد تا از جاي برخيزد و خويشتن را به بيرون رساند. ليک، دستان و پاهايش آن توان را نداشتند که در اين خواسته، بدو ياري رسانند. پس تا کودکش و برکه بيدار نشوند، ناتوان از هرکار، افتاده بر بستر، لب به دندان مي گزيد و بي صدا مي گريست...
نويسنده | محمد رضا سرشار |
زبان | فارسي |
تعداد صفحات | 632 |
نوبت چاپ | 10 |
نوع جلد | شميز |
قطع | رقعي |
ابعاد | 14.5 * 22 * 3 |
وزن | 706 |
سال چاپ | 1399 |
تاكنون نظري ثبت نشده است.