کتاب مادام بوواري با داستان زندگي شارل بوواري آغاز ميشود. پيشينه خانوادگي، دوران کودکي و ماجراي ازدواج اول شارل به شکلي تند و سريع بيان ميشود. گويي نويسنده فقط ميخواهد تصويري از اتفاقات مهم و جايي که شارل از آن آمده است در اختيار خواننده قرار دهد.
شارل بوواري پزشکي بياستعداد و ساده است که ميتوان گفت از زندگي هيچچيز ويژهاي نميخواهد. شارل از زندگياش راضي است. هنگامي که زن اولش را از دست ميدهد، با وجود اينکه بسيار از او مسنتر بود و هيچ کششي ميان آنها وجود نداشت، بعد از کارهاي گورستان «به ميز تحرير تکيه داد و تا غروب محو فکر و خيالي دردآلود باقي ماند.»
در اين ميان، شارل که شکستگي پاي بابا روئو را معالجه کرده بود به او نزديکتر ميشود. بابا روئو نيز همسرش را از دست داده و خود را شريک غم شارل ميداند. وقتي شارل به خانه آنها در روستا سري ميزند با دختر بابا روئو يعني اِما آشنا ميشود. خيلي زود شارل و اِما با هم ازدواج ميکنند و از اين جا به بعد، کتاب روي شخصيت اِما که حال به مادام بوواري تبديل شده است تمرکز ميکند.
نويسنده | گوستاو فلوبر |
مترجم |
|
زبان | فارسي |
تعداد صفحات | 520 |
نوبت چاپ | 8 |
نوع جلد | گالينگور |
قطع | رقعي |
ابعاد | 15 * 22 * 3 |
وزن | 872 |
سال چاپ | 1402 |
تاكنون نظري ثبت نشده است.