«عطر شب‌بوها» جلد بيست و پنجم از مجموعه قصه فرماندهان است که هريک از فصل‌هاي هشت‌گانه آن به برهه‌اي از زندگي کوتاه، اما پرماجراي محمود شهبازي اختصاص يافته است. «امانت فرمانده کل سپاه» به ماجراي معرفي محمود شهبازي به عنوان فرمانده سپاه استان همدان مي‌پردازد. در اين فصل، محمود شهبازي همراه با فرمانده سپاه به ميان بچه‌هاي سپاه استان همدان مي‌آيد تا به عنوان فرمانده جديد معرفي شود. موضوع فصل دوم کتاب استقبال از بني‌صدر ملعون است که محمود شهبازي مخالفت خود را با ديدار رئيس جمهور از سپاه همدان با شجاعت اعلام مي‌کند و تحسين مي‌شود.«باغبان يا فرمانده»، فصل بعدي کتاب است که طي آن خوانندگان با روحيات محمود شهبازي بيشتر آشنا مي‌شود؛ روزبه از دوستان قديمي محمود که در گذشته طرفدار مارکسيست‌ها بوده اکنون پشيمان شده و براي اعلام برائت از گذشته ناخوشايند خود به سراغ دوست قديمي‌اش، محمود شهبازي آمده است؛ بدون اين که از موقعيت و جايگاه جديد او در مقام فرماندهي آگاه باشد. کتاب از فصل بعدي، خوانندگانش را به مناطق عملياتي مي‌برد و با عنوان «تشنه، کنار آب» به حضور قهرمان کتاب در مناطق جنگي مي‌پردازد. فصل بعد، فصل سفر به قبله است که طي آن او با دوست ديرينه‌اش، حاج احمد متوسليان و همچنين حاج ابراهيم همت همسفر مي‌شود و ....