معرفي كتاب خس بي سر و پا اثر حميد حسام اين آغاز سفري است که قرار است ما را به معراج اربعين ببرد. في المجلس دفتر يادداشتم را باعجله باز مي کنم و چون قرار است منزل به منزل تا اربعين بنويسم، سفر را با اين جملات آغاز مي کنم: "مثل هميشه جا مانده ام و قرار بود خودمان را به ميدان عاشورا برسانيم و نرسيديم، ولي با تأخير به ميدان کربلا رسيديم. درست مثل عمليات بيت المقدس 2 در سال 66، در زمستان پربرف 'ماووت' عراق که فرداي عمليات رسيديم". حميد قمري، حسين کاشاني، عليرضا نادري و علي اسماعيلي پکر و گرفته بودند که وارد شدم. عباس نوريان مسئول واحد ديده باني، لبخندي زد و گفت: "دير آمدي حميد، دير آمدي! تو مثلِ طايفه? بني اسد هستي که خودشان را به کربلا رساندند، ولي خيلي دير".