کتاب سختي کارهاي سخت با عنوان انگليسي The hard thing about hard things نوشتهي بن هاروويتز Ben Horowitz است. اين کتاب در دستهي کتابهاي کارآفريني و راهاندازي کسب و کار است. هاروويتز نويسندهي اين کتاب که خود مدير عامل و بنيانگذار شرکتهاي مطرحي در حوزه فناوري در سيليکون ولي بوده است، تجربياتش را در راهاندازي يک کسبوکار براي مخاطبان مطرح ميکند. او در اين کتاب توضيح ميدهد که در شرايط و مخمصههاي مختلف از چه استراتژيها و راهکارهايي استفاده کرده است. اگر جزو افرادي هستيد که کتابهاي مديريتي تا امروز براي کسب و کار شما سودي نداشته و يا راه اندازي کسب و کار جديد برايتان به کابوس تبديل شده است، کتاب حاضر به هيچ يک از کتابهاي کليشهاي بازار شباهتي ندارد. شما ميتوانيد با بهرهگيري از اصول و روشها و فراز و نشيبهايي که هاروويتز خود به عنوان يک مدير و کارآفرين تجربه کرده است، فرمولي براي بهبود کار خود پيدا کنيد و دنياي تجارت را از پشت عينک جديدي نگاه کنيد.
در بخشي از کتاب سختي کارهاي سخت ميخوانيم:
به عنوان مديرعامل ميدانيد که اگر تيم تراز اولي نداشته باشيد، نميتوانيد شرکتي تراز اول داشته باشيد، اما چطور ميشود فهميد که مدير ارشدي تراز اول هست يا نه؟ از اين گذشته، اگر وقتي استخدامش گرديد تراز اول بود، چه تضميني هست که در همين سطح باقي بماند؟ اگر افت کرد آيا دوباره به تراز اول خواهد رسيد؟
اينها سوالات پيچيدهاي هستند و فرايند جست وجو آنها را پيچيدهتر هم ميکند. همه مديرعاملها عزمشان را براي استخدام بهترين شخص دنيا جزم ميکنند و سپس به صورت تهاجمي شروع به نيرو گرفتن ميکنند تا آن شخص را به شرکتشان بياورند. اگر قبول کند مديرعامل لاجرم فکر ميکند خيلي شانس آورده است. اگر به ازاي هر باري که در عمرم شنيدهام مديرعاملي ادعا ميکند «بهترين معاون اين صنعت» را استخدام کرده است يک خالکوبي روي بدنم حک ميکردم، حالا ديگر بدنم جاي خالي نداشت
پس با اين سوگيري شديد شروع ميکنيم که هر کسي که استخدام کرديم بايد تراز اول باشد حتي قبل از اينکه يک روز برايمان کار کند. از قضا مديران ارشدي که کار را از تراز اول شروع ميکنند، معمولا در طول زمان تحليل ميروند. اگر هوادار ورزش باشيد ميدانيد که ورزشکاران تراز اول مدت زيادي در تراز اول باقي نميمانند. يک روز ترل أونز هستيد و روز بعد ميشويد ترل أونز. با اينکه سرعت گذران دوران کاري مديران اجرايي از نصف سرعت گذران دوران کاري ورزشکاران هم کمتر است، اما شرکتها، بازارها و فناوريها هزار بار سريعتر از بازي فوتبال تغيير ميکنند. در نتيجه مدير اجرايياي که در کسب و کار نوپاي صدنفره امسال عملکردي تماشايي داشته است، ممکن است در نسخه سال بعد شرکت که در آن چهارصد نفر کار ميکنند و ??? ميليون دلار درآمد دارد، از پا بيفتد.
به عنوان اولين نکته، بايد دانست صرف اينکه کسي در مصاحبهاش خوب باشد و نظر معرفهايش هم نسبت به او عالي باشد، به معني اين نيست که عملکرد فوقالعادهاي در شرکت شما خواهد داشت. در اين دنيا دو نوع فرهنگ وجود دارد: فرهنگهايي که در آن مهم کاري است که ميکنيد و فرهنگهايي که تنها چيز مهم، کيستي شما است. شما يا ميتوانيد مورد اول باشيد و يا ميتوانيد به دردنخور باشيد.
بايد سطح استاندارد افرادتان را بالا نگه داريد، اما اين استاندارد چيست؟ اين موضوع را در بخش «سالخوردهها» بحث کردم. علاوه بر آن مطلب، اينها را هم در ذهن داشته باشيد. وقتي استخدامش کرديد همه چيز را نميدانستيد. عوض کردن و ارتقا دادن سطح استانداردها متناسب با افزايش دانشتان از الزامات و شرايط رقابتي صنعت، با اينکه ممکن است حس خوبي ايجاد نکند اما کاملا معقول است.
نويسنده | بن هاروويتز |
مترجم | سعيد قدوسي نژاد |
زبان | فارسي |
تعداد صفحات | 384 |
نوبت چاپ | 5 |
نوع جلد | شميز |
قطع | وزيري |
ابعاد | 13.5 * 23.5 * 2.5 |
وزن | 410 |
سال چاپ | 1400 |
تاكنون نظري ثبت نشده است.