خاطرات خارق العاده يک زن اهل کره شمالي که براي زنده نگه داشتن خانواده اش از دولت سرپيچي کرد.
لوسيا جانگ که در دهه 1970 متولد شد ، در يک خانه ي مشترک در روستايي در کره شمالي بزرگ شد - پدر و مادرش سخت کار کردند ، او هر شب به عکس کيم ايل سونگ تعظيم کرد و خانواده با يک برنج جيره بندي شده و يک باغ کوچک خرد شدند. با اين حال ، هيچ چيز عادي اي در مورد جانگ وجود ندارد. او زني است که از عمق عاطفي ، شهامت و مقاومت بالايي برخوردار است.
جانگ که از خدمت به کشورش خوشحال بود ، به عنوان يک زن جوان در يک کارخانه کار مي کرد. در آنجا مردي که فکر مي کرد از او خواستگاري مي کند به او تجاوز کرد. وقتي او را باردار کرد مجبور به ازدواج با او شد و همچنان مورد آزار و اذيت وي قرار گرفت. او موفق شد خانواده اش را راضي کند که اجازه دهند او به خانه برگردد. پدر و مادرش پسر او را بدون اطلاع وي به قيمت 300 وون و دو تکه صابون فروختند. آنها نان خور اضافي نمي خواستند.
تا اين جاي کار اين آغاز قحطي دهه 1990 بود که منجر به بيش از يک ميليون کشته شد. جانگ که از گرسنگي در حال مرگ بود- و همينطور خانواده اش - به طور غيرقانوني از رودخانه عبور کرده تا با تجارت کالا با چين به وضعيت بهتر بهتري برسد. او بار ديگر گرفتار و زنداني شد و براي بار دوم باردار شد. او مي دانست که براي نگه داشتن کودک ، مجبور است کره شمالي را ترک کند. در يک فرار چشمگير ، او با نوزاد تازه متولدش به چين قاچاق شد ، با تيراندازي به مغولستان گريخت و سرانجام قبل از اقامت در کانادا به کره جنوبي پناه برد.
خاطرات جذاب جانگ با داشتن گزارشات اندک توسط زنان کره شمالي و کساني که در مناطق روستايي آن زندگي مي کنند ، به ما کمک مي کند زندگي بسياري از افراد ديگري را که راهي براي رساندن صداي خود ندارند درک کنيم.
نويسنده |
|
مترجم | سارا حسيني معيني |
زبان | فارسي |
تعداد صفحات | 312 |
نوبت چاپ | 1 |
نوع جلد | شميز |
قطع | رقعي |
ابعاد | 13 * 20 * 2 |
وزن | 260 |
سال چاپ | 1399 |
تاكنون نظري ثبت نشده است.