نيلوفر شادمهري در کتاب خاطرات سفير به بيان چالشهاي يک بانوي مسلمان به عنوان دانشجوي ممتاز ايراني در فرانسه ميپردازد که با نگارشي صميمي و ساده، خواننده را به خوابگاهي در پاريس ميبرد و او را با رويدادها، تجربهها و خاطراتش شريک ميکند.
خاطرات دختر مسلماني که در کشور فرانسه، هر چند براي ادامهي تحصيل در مقطع دکتري حضور دارد اما سفيري شده است براي دفاع از حقيقت اسلام. مواجههي او با آدمهاي مختلف و اتفاقات متفاوت اين خاطرات را جذابتر ميکند، از قبول نشدنش در بهترين دانشگاه فرانسه تنها به دليل حجابش و دست ندادن با سرشناسترين اساتيد مرد تا برگزاري دعاي عهد در اتاق خوابگاه و خواندن دعاي کميل براي «يک سليم النفس».
نيلوفر شادمهري در اين کتاب، حدود سي خاطره را به رشتهي تحرير درآورده که اين مجموعه در واقع بخش اندکي از تمام خاطرات ايشان است.
در بخشي از کتاب خاطرات سفير ميخوانيد:
کمکم داشت حالم از اون شرايط به هم ميخورد. بچهها متوجه نميشدن که من دارم سر کار ميذارمشون يا واقعا متن شعر همين قدر سخيفه. خدا خدا ميکردم که هر چه زودتر اثر فاخري که ميشنيديم بساطش جمع بشه. اما هميشه درست توي همين شرايط زمان کش ميآد و واحد گذشت زمان از ثانيه به شبانه روز تغيير پيدا ميکنه. سيلون دست به سينه وايساده بود و داشت سعي ميکرد عمق نداشته شعر رو بفهمه! چند بار به سرم زد بهشون بگم: «ببينيد بچهها، اين اصلا در سطحي نيست که اسمش رو شعر بذارم. طرف يه چيزي خونده رفته.» اما نميشد. آبروريزي بود. بعد از اون همه افاضات درباره شعر و ادب پارسي و مردم اديب کشورم جاي همچين حرفي نبود. ويدد، که سمت چپ مغي نشسته بود و تا اون موقع ساکت بود، گفت: «من فکر ميکنم اصلا با معشوقش مؤدب حرف نميزنه!» گفتم: «خب، البته بله، کلا شعرش جوري گفته شده که با آدم با فرهنگي طرف نباشيم!» مغي گفت: «خب، بعدش چي ميشه؟»
نويسنده | نيلوفر شادمهري |
زبان | فارسي |
تعداد صفحات | 256 |
نوبت چاپ | 73 |
نوع جلد | شميز |
قطع | رقعي |
ابعاد | 13 * 20 * 1.5 |
وزن | 218 |
سال چاپ | 1400 |
تاكنون نظري ثبت نشده است.