كتاب رقص سنگ محسن صالحي حاجي آبادي، نويسنده حوزه دفاع مقدس اين اثر را به ياد سنگر سازان نگاشته است و بر اين اساس شخصيت هاي اصلي رمان را از ميان شخصيت هاي واقعي آن دوران انتخاب کرده است که اکنون جمعي از آن ها شهيد شده و جمعي نيز جانباز هستند. اين کتاب از زبان دوم شخص بيان شده و روايتي دو سويه ميان نويسنده و اين شهيد مي باشد که به گفته نويسنده: اين رمان زبان دل رزمندگان شهرستان نجف آباد است که اکثر آن ها حدود 15 سال داشتند و فرمانده آنها 17 ساله بود. اين بچه ها به مرگ مي خنديدند زيرا از مرگ نمي ترسيدند. آن ها صحنه هاي مرگ را به چشم ديده بودند و چنين استنباط مي کردند که مرگ ترس آور نيست. وي پيش از اين درباره نحوه نگارش «رقص سنگ» گفته بود: 12 صفحه از اين رمان را نوشتم و ديگر نتوانستم ادامه دهم. بعد از دو سال روزي حال غريبي پيدا کردم و دو رکعت نماز نثار شهيد محمدعلي قيصريان نجف آبادي، يکي از فرماندهان دوران دفاع مقدس کردم و شروع به نوشتن رمان رقص سنگ کردم. در طول نوشتن هم مي خنديدم و هم اشک مي ريختم. احساس مي کردم تمام رزمندگان و هم سنگرانم دور و اطراف من هستند. نگارش کتاب را بعد از نماز مغرب و عشا شروع و پس از 6 شب تمام کردم.