عمر امپراتوري هخامنشيان، که کورش بنيان گذاشته بود، در زمان داريوش سوم، با حملة اسکندر مقدوني به پايان رسيد و اسکندر و جانشينانش (سلوکيان) براي مدتي بر ايران حکومت کردند. اسکندر در 27 سالگي به پادشاهي رسيد و در مدتي کوتاه توانست امپراتوري بزرگي از رود سند تا يونان و مقدونيه در اروپا ايجاد کند. وي پس از سه جنگ منظم با سپاهيان هخامنشي توانست وارد شوش و تخت‌جمشيد، پايتخت‌هاي هخامنشيان شود و تخت‌جمشيد را به آتش بکشد. اسکندر پس از تصرف تمام قلمرو هخامنشيان، هنگامي که به بابل بازگشت، بر اثر تب از دنيا رفت. اين رمان تاريخي به روزهاي زندگي سردار مقدوني و نبردها و اقدامات وي اختصاص دارد. نويسنده مسير لشکرکشي اسکندر از مقدونيه به سمت ايران و نبردهاي صورت رفته را دنبال و زندگي ماجراجويانة وي را تا روزهاي مرگ توصيف مي‌کند. اسکندر مقدوني در اواسط تابستان 356 ق .م در شهر پلا واقع در مقدونيه به دنيا آمد. او از همان ايام جواني سوداي فتح جهان را در سر مي پروراند. اسکندر در 20 سالگي پس از مرگ پدرد و غلبه بر رقيبان بر مقدونيه تسلط يافت. او در سال 334 از هلسپونت گذشت و به آسيا قدم نهاد. در نبرد گرانيکوس براي نخستين بار در مقابل سپاه ايران صف آرايي کرد و موفقيتي چشمگير به دست آورد و شهرهاي يوناني آسياي صغير را مسخره ساخت. هارولد لمب مورخ مشهور امريکايي که پژوهش‌هاي وسيع و پرآوازه‌اي درباره تاريخ ايران باستان دارد، در نخستين سطر از مقدمه‌اي که بر کتاب “اسکندر” نوشته است، مي‌گويد: کوشش من در اين شرح زندگاني اسکندر به منظور اعاده تعادل در تاريخ است. وي در ادامه مي‌گويد: در مطالعه مراجع و منابعي که در دسترس بود بر من معلوم شد که دين و فرهنگ عالي ايران در شخص اسکندر که از او به عنوان جهانگشا ياد مي‌شود تاثير قطعي داشته است. تصور مي‌کنم ايران بود که اسکندر را با تمدن خود تسخير کرد و نقشه‌هاي او را براي بعد به وي الهام کرد. به اين ترتيب مي‌توان فهميد که هارولد لمب در روايت تاريخ مربوط به ايران زمان اسکندر، نگاهي فراتر از يک گزارشگر داشته و از مجموع مطالعات و يافته‌هايش به تحليل‌هايي مشخص درباره اسکندر و جهانگشايي او دست يافته است. از دل اين کتاب مي‌توان وضعيت مردم يونان، آمال و آرزوهاي اسکندر، روابط او با اطرافيان، سلايق و ظواهر اسکندر، بحث و فحص‌هاي رايج در زمان هلني، شخصيت‌هاي تاثيرگزار در تاريخ آن دوران و ماجراهاي فرعي و مهم بسياري را مشاهده کرد. ضمن اينکه زبان تاريخ‌نويسي لمب زباني خوشخوان و قصه‌وار است و مخاطب را خوش مي آيد و همين موضوع طراوت و تازگي اثر را تضمين مي‌کند. کتاب از 24 فصل تشکيل شده است ولي طبيعتا همه فصول آن راجع به ايران نيست. با اين حال روايت به هم پيوسته و داستان‌گونه کتاب، شما را با خود همراه مي‌کند و روز به روز و سال به سال با اسکندر و وقايع زمان او و حوادثي که پديد مي‌آيد جلو مي‌برد.