کتاب 101 سوالي که در دهه بيست سالگي بايد از خود بپرسيد کتاب 101 سوالي که در دهه بيست سالگي بايد از خود بپرسيد اثر پل انگون، به شما نشان مي‌دهد که چگونه براي رسيدن به موفقيت و دوري از شکست ديدگاه خود را تغيير دهيد. اگر از شکست خوردن، نااميد شدن يا هر دو مي‌ترسيد، يا اينکه مشتاقانه به دنبال توصيه‌هايي مي‌گرديد تا به کمک آن‌ها مرحل? گذر از مشکلات را پشت سر بگذاريد، کتاب 101 سوالي که در دهه بيست سالگي بايد از خود بپرسيد را بخوانيد و در تعيين کننده‌ترين دهه زندگي‌تان بدرخشيد. انسان قبل‌ از رسيدن به بيست‌ سالگي اهداف و رؤياهاي بزرگ زيادي دارد که مطمئن است به آن‌ها مي‌رسد. در تمام طول عمر به آن‌ها بال‌وپر مي‌دهد، پرورششان مي‌دهد و به آن‌ها عشق مي‌ورزد. اما بعد‌از فارغ‌التحصيلي و ترک دانشگاه وارد بزرگسالي مي‌شود و تمام اهدافش مثل له‌ شدن زير دوچرخه‌هاي يک گروه دوچرخه‌سوار، يک‌ شبه از‌ بين مي‌روند و آخرين‌ ياري که به آن‌ها فکر کرده به جايي در فرانکلين و کنتاکي برمي‌گردد. درحين بزرگ‌ شدن، بخش اعظمي از عمرتان را صرف بالا ‌رفتن از مرحله‌اي به مرحل? ديگر مي‌کنيد. راهنمايي، دبيرستان، وارد‌ شدن به يک دانشگاه خوب، انتخاب بهترين رشته، گرفتن نمرات عالي و همين‌طور به بالا‌ رفتن از اين پله‌ها ادامه مي‌دهيد. سريع‌تر! بالاتر! به پشت سرت نگاه نکن! سؤال نپرس! فقط به بالا‌رفتن ادامه بده! پل انگون توصيه مي‌کند که اين کتاب را بدون وقف? طولاني بخوانيد و براي جواب دادن به سؤالاتش زياد مکث نکنيد. ابتدا بايد قبل از غرق ‌شدن در کتاب و تلاش براي جواب‌ دادن به سؤالاتش، ارتباط اين کتاب، سؤالات، داستان‌ها و بصيرتش را با‌ هم درک کنيد. شايد بهتر باشد از يکسري نکات يادداشت برداريد، اما در همان‌ حين به خواندن ادامه دهيد. اگر جواب‌ دادن به سؤالي برايتان سخت بود روي آن متوقف نشويد و از ادام? کتاب غافل نمانيد. براي زمان‌هايي که مطمئن نيستيد چه‌ اتفاقي افتاده، زمان‌هايي که تلاش مي‌کنيد براي اتفاقي غير معقول دليل پيدا کنيد، زمان‌هايي که تلاش مي‌کنيد تا ابهامات را برطرف کنيد و مسيرتان را پيدا کنيد، فقط يک جواب وجود دارد و آن هم پرسيدن سؤالات مناسب از خودتان و ديگران است. بنابراين هرجايي که الان هستيد - چه بالاي پله‌ها و در آستان? باز‌ کردن در رو‌ به رؤياهايتان هستيد، چه پايين پله‌ها قرار داريد و مثل وقتي که من گيج و سر در گم بودم و داشتم تکه‌هاي علف‌ها و برگ‌ها را از روي سرم برمي‌داشتم - با خودتان فکر مي‌کنيد که چه شد به اينجا رسيدم؟ از خودمان سؤالات درست و مناسب بپرسيم.