کتاب خرده عادت‌ها جيمز کلير در کتاب خرده عادت‌ها راهي آسان و اثبات‌شده براي ايجاد عادت‌هاي خوب و از بين بردن عادت‌هاي بد را به شما نشان مي‌دهد. او خود را «متخصص عادت‌ها» مي‌داند و مي‌گويد ايده‌هاي گفته شده در اين کتاب را به دليل اينکه مجبور بوده با آن‌ها زندگي کند ياد گرفته است. نقطه عطف زندگي جيمز کلير دو سال بعد از آسيبي که در يک بازي به او وارد شد، در دانشگاه دنيسون شکل گرفت. اين نقطه عطف در شکل‌گيري کتاب خرده عادت‌ها بسيار مؤثر بود. همه‌ي ما در زندگي با چالش‌هايي مواجه مي‌شويم. هر يک از چالش‌ها درس مهمي دارند، يکي از آن درس‌هاي مهم اين است: تغييراتي که در ابتدا کوچک و بي‌اهميت جلوه مي‌کنند، در صورتي که تمايل داشته باشيد سال‌ها انجام‌شان دهيد، نتايج قابل توجهي به بار خواهند آورد. همه‌ي ما با موانع و شکست‌ها دست‌وپنجه نرم مي‌کنيم؛ اما در دراز مدت، اغلب کيفيت زندگي‌هاي‌مان به کيفيت عادت‌هاي‌مان بستگي دارد. با داشتن عادت‌هاي يکسان به نتايج يکساني خواهيم رسيد؛ اما با داشتن عادت‌هاي بهتر، هر چيزي ممکن است. بايد بگوييم عادت‌ها لازمه‌ي پيشرفت شخصيتي‌اند. همان‌گونه که با افزايش سود، پول چند برابر مي‌شود، با تکرار عادت‌ها نيز تأثير آن‌ها چند برابر خواهد شد. شايد تأثير روزانه‌ي آن‌ها ناچيز به نظر برسد؛ اما با گذشت ماه‌ها و سال‌ها چشمگير خواهد شد. کلير معتقد است مفاهيم کتاب خرده‌عادت‌ها مي‌تواند به شما در تحقق پتانسيل‌تان کمک کند. تعدادي از منتقدان خارجي معتقدند که اين کتاب را مي‌شد در حجم کمتري نوشت و حتي برخي ديگر مي‌گويند که اين چند پست وبلاگي هنوز ارزش کتاب شدن نداشت؛ اما به نظر اين حد از نقد سخت‌گيرانه براي اين کتاب غيرمنصفانه و تند و تيز است. جملات برگزيده کتاب خرده‌عادت‌ها: - موفقيت به صبر نياز دارد. - شما عادت‌هاي اوليه‌ي خود را انتخاب نمي‌کنيد، بلکه آن‌ها را تقليد مي‌کنيد. - اگر رفتاري بتواند براي‌مان تأييد، احترام و تحسين به‌همراه داشته باشد، آن را جذاب قلمداد مي‌کنيم. - کليد اصلي يافتن و اصلاحِ دليلِ عادت‌هاي بد، اين است که تصور خود از آن را تغيير دهيد. - عادت‌ها شمشير دولبه هستند. آن‌ها مي‌توانند به‌نفع يا ضرر فرد باشند. درک جزئيات به همين دليل ضروري است. - زمان، فاصله‌ي ميان موفقيت و شکست را بيش‌تر مي‌کند. هرچه به زمان بدهيد، چند برابر به شما پس مي‌دهد. - اگر فرد به‌دنبال نتايج بهتر است، بايد تعيين اهداف را فراموش کند و به‌جاي آن بر سيستم خود تمرکز کند. - ايجاد عادت‌هاي جديد در يک محيط جديد آسان‌تر است؛ زيرا فرد مجبور نيست با نشانه‌هاي قديمي مبارزه کند. - رفتار انسان از قانونِ کم‌ترين تلاش پيروي مي‌کند. ما به‌طور طبيعي به‌سمت گزينه‌اي گرايش مي‌يابيم که به کم‌ترين ميزان کار نياز دارد. - ما به‌سمت عادت‌هايي متمايل مي‌شويم که مورد تحسين و تأييد فرهنگ‌مان هستند؛ زيرا تمايل شديدي به پذيرفته‌شدن و تعلق‌داشتن به گروه داريم. در بخشي از متن کتاب خرده‌عادت‌ها مي‌خوانيم: اگر در تغيير دادن عادت‌هاي‌تان مشکل داريد، مشکل از شما نيست؛ مشکل، سيستم‌تان است. عادت‌هاي بد به‌طور مکرر خود را نشان مي‌دهند؛ نه به اين دليل که نمي‌خواهيد خود را تغيير دهيد، بلکه چون سيستم‌تان براي تغيير اشتباه است. شما به‌اندازه‌ي سطح اهداف‌تان رشد نمي‌کنيد، بلکه به‌اندازه‌ي سطح سيستم‌تان نزول مي‌کنيد. يکي از مضامين اصلي اين کتاب تمرکز بر سيستم کلي است، نه انتخاب يک هدف واحد که يکي از معاني عميق‌تر کلمه‌ي «خرده» است. در حال‌حاضر، احتمالاً متوجه شده‌ايد که خرده‌عادت به‌معناي يک تغيير کوچک، يک دستاورد جزئي و يک درصد بهبود است. خرده‌عادت‌ها صرفاً عادت‌هاي قديمي نيستند، بلکه بخشي از سيستمي بزرگ‌ترند. درست همان‌طور که اتم‌ها ساختارهاي سازنده‌ي مولکول‌هايند، خرده‌عادت‌ها ساختارهاي سازنده‌ي نتايج شايان ‌توجه هستند. عادت‌ها شبيه اتم‌هاي زندگي‌مان هستند. هر کدام يک واحد ضروري‌اند که به موفقيت کلي‌مان کمک خواهند کرد. اين واحدهاي کوچک در ابتدا بي‌اهميت به نظر مي‌رسند؛ اما خيلي زود در کنار هم قرار مي‌گيرند و به دستاوردهاي بزرگ‌تري منجر مي‌شوند که از تلاش اوليه بارهاوبارها عظيم‌تر خواهند بود. آن‌ها هم کوچک‌اند و هم مقتدر. اين معناي «خرده‌عادت‌ها»ست؛ يک اقدام يا جريان منظم که نه‌تنها کوچک و آسان است، بلکه منبع قدرتي به‌يادماندني و جزئي از يک نظام رشد پربازده است.