رحيم مخدومي در «يک آسمان هياهو» زندگي علي‌رضا موحددانش را به رشته تحرير درآورده است. کتاب، بخش‌هاي علي براي تو خوابي ديده، ما در آسمانيم، پنجه در پنجه رئيس‌جمهور، چشمها در کمين است، يک خانه به زمين افتاده، دل نخل بي‌قرار است، اين راهزن خودي است، يک آسمان هياهو، مردي شبيه علي، آخرين راز علي و شبيه زندگي‌نامه را شامل مي‌شود. نويسنده، همان ابتداي داستان در بخش «علي براي تو خوابي ديده» در يک افشاگري، همه داستان را لو مي‌دهد و محل تولد، سال تولد و حتي مهم‌ترين اتفاق زندگي شهيد علي‌رضا موحد دانش را رو مي‌کند. نثر اين کتاب، ساده، روان و صميمي است. مخدومي، خواننده کتاب را مخاطب قرار مي‌دهد و وقايع کتاب را خطاب به او تعريف مي‌کند. وي دست مخاطب را مي‌گيرد و با خود به زندان ، به خرمشهر و به جبهه مي‌کشاند. کتابي که رحيم مخدومي به پدر و مادر برادران شهيد، عليرضا و محمدرضا موحد دانش تقديم کرده است، نوزدهمين اثر از مجموعه کتاب‌هاي «قصه‌ فرماندهان» است که به زندگي سراسر نوراني عليرضاي اين خانواده مي‌پردازد. مخدومي در يک روايت جالب، با مخاطب به گفت‌وگو مي‌نشيند و او را در پيشرفت و پيشبرد داستانش سهيم مي‌کند. به او مي‌گويد کجا بايستد و کجا برود؛ روي چه چيزهايي دقيق شود و از کنار چه چيزهايي ساده بگذرد. همچنان که در قصه اول به او گفته بود که مي‌خواهد در مقام نويسنده در پيشگاه خوانندگانش اعتراف کند! نويسنده در اين اثر خواننده را کنار خود نشانده و او را مهمان 10 قصه مي‌کند. بعد از او مي‌خواهد که اگر عليرضاي شهيد را خوب نشناخته برود و «شبيه زندگينامه» را در آخرين ايستگاه کتاب بخواند.