نماي نزديک:«گربهاي که ميخواست خانگي شود» داستان گربه ولگردي به نام ببري است که هيچ وقت اجازه ندارد برود توي خانه. آدمهاي خانه برايش تکههاي گوشت و گاهي يک بشقاب شير پشت در ميگذارند اما ببري را به داخل خانه دعوت نميکنند چون خودشان يک گربه خانگي دارند. در اين داستان ببري همراه پستچي به داخل خانه ميرود اما يکي او را بيرون ميگذارد. همراه کارگر لباسشويي خودش را مياندازد توي خانه اما ميگويند تو يک گربه بيروني هستي. روزي ببري ميتواند به داخل خانه برود و هيچ کس جلويش را نميگيرد. زير صندلي قايم ميشود اما يک نفر صندلي را برميدارد. سپس زير ميز قايم ميشود ولي با تعجب زياد يک نفر ميز را برميدارد و ميبرد. همه ميروند حتي گربه خانگي. نه غذايي ميتواند پيدا کند نه جاي نرمي براي خوابيدن. آرزو ميکند کاش ميتوانست همان گربه بيروني باشد. ببري سرگردان است اما چند نفر وسايلشان را به آن خانه ميآورند و ببري تصميم ميگيرد که اگر آنها اجازه بدهند، يک گربه خانگي شود. سرانجام ببري نيز ميتواند به آرزويش برسد و يک گربه خانگي شود. اين کتاب، با نگاهي شاعرانه و نمادين، ميل آدمي به آسايش و بهايي را که بايد براي آن بپردازد، به زباني ساده و ملموس روايت ميکند. مخاطب اين داستان، بي آنکه با پند و اندرز صريح و مستقيمي رو بهرو شود، قصهاي جذاب را ميخواند که انديشه عميقي در لايههاي زيرين آن جريان دارد. «گربهاي که ميخواست خانگي شود» که داستاني مصور به قلم جين ثاير با تصويرگري فئودور روجانکوفسکي است، نخستينبار در سال 1376 از سوي انتشارات حوزه هنري سازمان تبليغات اسلامي، با شمارگان 11 هزار نسخه روانه بازار کتاب شد. اين کتاب که ميتوان برداشتي تمثيلي هم از آن داشت، پس از 14 سال از سوي انتشارات سوره مهر بازچاپ شده و در دسترس گروههاي سني زير دبستان و سالهاي اول دبستان( اول تا سوم) قرار گرفته است. شناختي که سرشار پس از سالها نوشتن براي کودکان و نوجوانان از دنياي آنها پيدا کرده است، باعث شده که با ترجمه اين کتاب هم اثري خواندني به مخاطبان خود ارائه کند؛ چراکه به واسطه همين شناخت، بازگرداني متناسب با ذهن و زبان آنها انجام داده است.
گربه اى که مى خواست خانگى شود
نويسنده | جين ثاير |
مترجم | محمدرضا سرشار |
زبان | فارسي |
تعداد صفحات | 0 |
نوبت چاپ | 3 |
نوع جلد | شميز |
قطع | پالتويي |
ابعاد | 12.5 * 20 * 0.3 |
وزن | 50 |
سال چاپ | 1393 |
تاكنون نظري ثبت نشده است.