كتاب ژرفاي زن بودن
کارل گوستاو يونگ روانتحليلگري بود که ابتدا بهشدت به روانکاوي فرويد علاقمند بود و از آن دفاع ميکرد ولي بعدها انتقادهاي او به فرويد منجربه جدايي آنها شد. يونگ گرچه نسبت به نگاه فرويد که همه چيز را جنسي ميدانست معترض بود، اما بيش از هر نظريهپرداز ديگري بر اهميت و نقش فرايندهاي ناهشيار و کهنالگوها بر رفتار انسان تأکيد داشت. يونگ نقشهاي متفاوتي را براي زنان و مردان قائل بود. درنظريه يونگ همه انسانها بخشي از جنس ديگر را در درون خود دارند و کهنالگوي آنيما معرف بخش زنانه روان مردان و کهنالگوي آنيموس معرف بخش مردانه روان زنان است. زنان در اصل هيجاني و مراقبتکننده و مردان در اصل منطقي و مقتدرند و تحليلگران يونگي وظيفه خود ميدانند که به جنبههاي زنانه و مردانه انسانها توجه کنند. البته اين مفاهيم درنظريه يونگ نقشهاي کليشهاي جنسيتي را تقويت ميکند و معتقد است که ماهيت زنان با مردان متفاوت است و لذا هريک اهداف، آرزوها و مسير خاص خود را بايد دنبال کند، درغيراين صورت بايد منتظر عواقب جبرانناپذير اين انتخاب باشد. البته رويکردهاي فمنيستي با چنين تعبيري از زنان و مردان مخالفاند، اما توجه به کهنالگوها آگاهي هشيار و ناهشيار هر جنس را از جنس ديگر افزايش ميدهد. عقايد يونگ بهشدت در ميان مردم آمريکا معروف شد و يکي از دلايل اين معروفيت مجموعه تلويزيوني جوزف کمپبل بود که اهميت اسطوره در زندگي مدرن را به نمايش ميگذاشت. خانم مورين مورداک نويسنده اين کتاب پس از سالها مطالعه در محضر آقاي کمپبل متوجه شد که او فقط به سفر مردان قهرمان معتقد است و براي سفر زنان قهرمان جايگاه و مسير خاصي قائل نيست و زن قهرمان را وسيله سفر مرد قهرمان ميداند. درحالي که خانم مورداک در تجربيات زندگي شخصي خود و روان درماني با زنان متوجه درد و رنج و نارضايتي آنها از سفر قهرمانانه شد، سفري که متفاوت و پيچيدهتر از سفر مردان قهرمان است. سفر زن قهرمان از مرحله جدايي از بخش مردانه يعني جدايي از ارزشهاي سنتي زن بودن مانند خانهداري، مادري و وابسته بودن شروع ميشود و پس از همانندسازي با بخش مردانه، روبهرو شدن با دشواريهاي اين سفر و کسب موفقيت، بار ديگر نيازمند بازگشت به بخش زنانه خود است و بالاخره به يکپارچه کردن بخش زنانه و مردانه يعني آنيما و آنيموس خود ميپردازد، دوگانگي را پشت سر گذاشته و به تماميت وجود خود دست مييابد. البته خانم مورداک اين الگوي جالب سفر دايرهوار زن قهرمان را با درنظر گرفتن الگوي سفر کمپبل و مبتني بر افکار يونگ و مؤلفههايي از روابط شيئي به تصوير کشيد که براي خوانندگان اين کتاب بهخصوص زنان ميتواند جالب و آموزنده باشد و الگوي ارائه شده در اين کتاب را ميتوان با تجربههاي شخصي خود نيز مقايسه نمود. خانم طهماسبي که در زمينه روانشناسي يونگ کار ميکند از من درخواست نمود که پيشگفتاري بر اين ترجمه بنويسم که با توجه به محتواي جالب و اينکه اين اثر را مفيد و جالب يافتم، اين کار را پذيرفتم. من بهعنوان روانشناس و عضو هيأت علمي دانشگاه اين کتاب را در تدريس نظريه يونگ در درس نظريههاي مشاوره و روان درماني به دانشجويان کارشناسي ارشد و دکتري توصيه ميکنم. اين کتاب همچنين ميتواند براي روانتحليلگراني که با نظريه يونگ کار ميکنند و يا از مؤلفههاي اين نظريه در رويکردهاي درماني خود با زناني که الگوها و مسيرهاي غلط مردانه را براي سفر اجتماعي و کسب موفقيت موهوم تقليد کردهاند و ماهيت زنانه خود را از دست داده و به دنبال تحسين و خشنودي ديگران فرسوده و دچار مشکلات جسمي و رواني شدهاند به کار گرفته شود تا بدين طريق زنان به صداي درون خود گوش داده و بخشهاي سرکوب شده وجود خود را به رسميت بشناسند.
نويسنده | مورين مورداك |
مترجم | سيمين موحد |
زبان | فارسي |
تعداد صفحات | 264 |
نوبت چاپ | 16 |
نوع جلد | شميز |
قطع | رقعي |
ابعاد | 14.5 * 21.5 * 1.5 |
وزن | 368 |
سال چاپ | 1398 |
تاكنون نظري ثبت نشده است.