معرفي کتاب نگهبان غار «نگهبان غار» کتابي است که راويانش موجوداتي بي‌زبانند، موجوداتي که قهرمان برخي قصه‌هاي ناب و عبرت انگيز قرآن بوده‌اند و پاي تخيل که در ميان باشد و زبان بگشايند، داستان‌ها و افسانه‌ها و حقايق بسياري دارند از روزگارخويش. کلاغي که شاهد اولين قتل روي زمين است و هم اوست که اول بار رنگ دل انساني را مي‌بيند که مثل پرهاي او سياه است، شتري که راوي قصه‌هاي قوم ثمود است، پرنده‌هايي که در خانه ابراهيم خليل الله زندگي کرده‌اند؛ همان‌ها که ابراهيم (ع) تکه تکه‌شان کرده و هرتکه‌شان را سر کوهي نهاده بود، بعد صدايشان کرده بود و همگي دوباره به سويش پرواز کرده بودند، و يا گرگي که نامش همه جا کنار نام يوسف (ع) آمده، اما نه يوسف را ديده و نه پيراهنش را دريده است. اين حيوانات هر کدام شاهدان قصه‌اي ماندگارند. کتاب به زبان اول شخص روايت مي‌شود و جز ماجراهاي قرآني، تخيل نويسنده در ساخت و پرداخت قصه‌هايي مدرن و مبتني بر واقعيت‌هاي امروزي نيز بر جذابيت کتاب افزوده است. نويسنده در اين ماجرا‌ها، به ذکر برخي عقايد، داستان‌هاي فولکوريک و حتي نگاه‌هاي خرافي نسبت به اين حيوانات پرداخته و‌گاه به نحوه زيست آن‌ها و ارتباطشان با موجودات ديگر از جمله انسان هم نيم‌نگاهي داشته است. «نگهبان غار» جز اين‌ها ترجمه روان و يکدستي دارد و در ابتداي هر قصه نيز آيه مربوط به هر کدام از حيوانات ذکر شده است...