کتاب من يک کلاه سبزم: خاطرات امير دريادار دوم تکاور محمدحسين محيطي نوشته فاطمه بهبودي از مجموعه قصههاي دريا، خاطرات يکي از اعضاي ارتش نيروي دريايي در دوران دفاع مقدس را روايت ميکند. اين مجموعه ويژه نوجوانان تهيه شده است.
مجموعه قصههاي دريا شامل باد سرخ، يک شهر - يک خانه، کلاه يادگاري، سي کشتي - يک فرمانده، سبلان زنده است، درست يک پا روي زمين، خواهرم جوشن، تکاوران خرمشهر، بويههاي روشن و اقيانوسها چرخ ميزنند، است.
در بخشي از کتاب من يک کلاه سبزم ميخوانيم:
ساعت از سه گذشته است. به طرف خرمشهر حرکت ميکنيم. بعد از يکي دو ساعت راه، از پل خرمشهر ميگذريم و فرمانداري پياده ميشويم. نيروها مثل مور و ملخ در ساختمان ميلولند. چند تا از دريافران پشت نفربرهايي که به تازگي راهاندازي کردهاند مينشينند و آنها را به حرکت درميآورند. خيابان طالقاني سوتوکور است و جز صداي موتور نفربرها صدايي شنيده نميشود؛ در حالي که خبر رسيده بود از صبح آتش دشمن سنگين بوده و ظرفيت بيمارستانها از بسياريِ زخميها پر شده است. پشت سر نفربرها راه ميگيريم. ضرغامي پيادهروي سمت راست خيابان طالقاني را جلو ميرود و من سمت چپ. نيروها پشت سر ما حرکت ميکنند. چشم ميچرخانم طرف راست. ابوالفضل عباسي، درحاليکه تفنگ ژ 3 را آماده شليک نگه داشته، خانهها را ميکاود. سکوت عراقيها اضطراب را به چشمهايمان دوانده است. يا ابهت نفربرها آنها را گرفته يا واقعاً توي خانهها نيستند.
نيمه خيابان را رد کردهايم که صداي غرغر تانکها بلند ميشود. از اين جلوتر برويم بايد با ارابههاي جنگي زرهپوش شاخ به شاخ شويم. ميايستم و خودم را به ديوار ميچسبانم. تنه نفر پشتي که به من ميخورد ميفهمم بچهها با فاصلهاي کم پشت سرم حرکت ميکنند.
صداي شليک از نفربر بلند ميشود و بعد صداي انفجار تانک دشمن. سر ميگردانم طرف پنجره خانه روبهرو. گلولهاي فضا را ميشکافد. سرم را ميدزدم. ميخوابم روي زمين. صداي اصابت تير به ديوار را ميشنوم. بچهها متفرق ميشوند. پشت شهيدي پناه ميگيرم. نگاهم را ميچرخانم. جابهجا بدن تنومند تکاورها با لباس سبز جنگلي پخش زمين شده است. سرم را بالا ميگيرم. شهيدي که پشتش پناه گرفتهام اسماعيل شعباني است! موهاي فرفرياش توي صورتش دويده و ابروهاي پرپشتش کشيدهتر نشان ميدهد. لحن گرمش، وقتي با آبوتاب قصه رضاشاه را تعريف ميکرد که يک دهاتي را سوار ماشينش کرده بود، در ذهنم طنين مياندازد. بدن اسماعيل هنوز گرم است.
نويسنده | فاطمه بهبودي |
زبان | فارسي |
تعداد صفحات | 192 |
نوبت چاپ | 1 |
نوع جلد | شميز |
قطع | جيبي |
ابعاد | 12.5 * 19 * 1.1 |
وزن | 150 |
سال چاپ | 1396 |
تاكنون نظري ثبت نشده است.