سازمان ملل متحد در آشفتگي محض به سر مي برد و شبحي که يک کبوتر به همراه دارد، آن هايي را که شيفت هاي شبانه را در آسمان خراش مقر سازمان ملل متحد مي گذرانند، وحشت زده مي کند. در کتاب "مردي با کبوتر" به قلم "رومن گاري" با قصه ي پسر جواني آشنا مي شويم که اهل تگزاس بوده و پدرش يکي از غول هاي قدرتمند صنعت نفت به حساب مي آيد. مرد جوان که جاني نام دارد، به شرق مي آيد تا به دانشگاه رفته و به تحصيل مشغول شود. تحصيل او را تبديل به يک انديشمند روشنفکر ساخته و سبب مي شود بار ديگر پدرش او را از خود براند. جاني به شدت شيفته ي آرمان هاي سازمان ملل است و آن را يک ايده آل مي بيند. براي اينکه از نزديک شاهد ايده آل هايش باشد و در آن دقيق شود، به وسيله ي دوستش که کفش واکس مي زند، همراه کبوترش در يکي از سوله هاي مخفي مقر سازمان ملل متحد مستقر مي شود.
بعد از چند روز جاني متوجه مي شود که سازمان ملل چيزي بيشتر از يک شوخي نيست و تنها توربين بزرگي است که آهسته مي چرخد و هيچ موتوري را به حرکت در نمي آورد. نااميدي جاني به نوعي ياس متافيزيکي تبديل مي شود و او تصميم مي گيرد که سازمان ملل را در نظر جهانيان تخريب کند.
او نقشه اي مي کشد تا سازمان را به سخره بگيرد و در عين حال پول زيادي هم برايش به ارمغان بياورد. نقشه ي او برايش موفقيتي جهاني به همراه مي آورد و زماني که نوبت به اجراي نقشه مي رسد، او آشکار مي کند که يک فريبکار است؛ ولي کسي حرفش را باور نمي کند. حالا او که زير سايه ي جلال سازمان ملل قرار گرفته دست به اعتصاب غذا مي زند و نهايتا مي ميرد و "مردي با کبوتر" در تگزاس دفن مي شود.
نويسنده | رومن گاري |
مترجم | ليلي گلستان |
زبان | فارسي |
تعداد صفحات | 122 |
نوبت چاپ | 12 |
نوع جلد | شميز |
قطع | رقعي |
ابعاد | 14 * 21 * 1 |
وزن | 136 |
سال چاپ | 1401 |
تاكنون نظري ثبت نشده است.