زندگي زير پرچم داعش از سه بخش تشکيل شده است. در بخش نخست، خاطرات يکي از مخالفان نظام سوريه به نام سامر آمده است. او که در رقه زندگي ميکرده، هم خاطراتش را از مبارزه با نظام سوريه و برخي مفاسدي که در اين کشور وجود داشت و مردم اين کشور را تا حد از نظام شور دلزده کرده بود نقل کرده و هم خاطراتش را از جريان سقوط شهر محبوبش به دست داعش و فجايعي که بر سر مردم اين شهر آمد و هم از گريختنش از پايتخت خلافت.
در بخش دوم، خاطرات خبرنگار جنگي بي.بي.سي از روزهاي درگيري کردها (با حمايت آمريکاييها) با نيروهاي خلافت و کشتاري که در اين بين از مردم شهر صورت ميگرفت نقل شده است.
بخش سوم نيز دو مصاحبه با دو نيروي خارجي داعش است که زماني در پايتخت دولت وحشت زندگي ميکردهاند.
در بخشي از کتاب آمده است:
يک روز شنيدم بلندگوها دارند اعلام ميکنند که چند نفر تا دقايقي ديگر اعدام خواهند شد. چند مرد را با چشمان بسته و دستبند، سرپا نگه داشته بودند. رو به روي آنها، مردي نقاب به چهره شروع به خواندن حکم کرد:
حسن، در کنار نيروهاي رژيم ميجنگيده، مجازاتش اين است که سرش از تن جدا شود...
عيسي(که يک فعال رسانه اي بود) با احزاب خارجي گفتگو داشته؛ مجازاتش اين است که سر از تنش جدا شود...
مردي با شمشير، اعدام را اجرا کرد...
نويسنده | وحيد خضاب |
زبان | فارسي |
تعداد صفحات | 224 |
نوبت چاپ | 2 |
نوع جلد | شميز |
قطع | رقعي |
ابعاد | 14.5 * 21.2 * 1 |
وزن | 260 |
سال چاپ | 1400 |
تاكنون نظري ثبت نشده است.