کتاب روزي مردي برخاست براي نوشتن از مردي که در سرتاسر دوران حياتش در راه رسيدن به حقيقت گام بر داشت و هرگز توقف و سکون را نشناخت، هيچ لحظه اي را نبايد از قلم انداخت. بايد ردّ پاي او را در تمام جريان هاي بزرگ تاريخ معاصر دنبال کرد و تاريخ ايران اسلامي را از دريچه زندگي و مبارزات او نگريست. از اين سبب محمدرضامحمدي پاشاک، در نگارش داستان زندگي طالقاني بزرگ، هيچ واقعه تاريخي را ناگفته نمي گذارد و سال شمار زندگي او را از تولد، تحصيل در مکتب خانه روستاي گليرد تا کسب درجه اجتهاد از محضر آيت الله اصفهاني و آيت الله حائري در قم، تشکيل کانون اسلام، همکاري با گروه هاي مبارز، پيوستن به نهضت مقاومت ملي، شرکت در قيام مردمي ?? خرداد، انتشار اعلاميه معروف «ديکتاتور خون مي ريزد!» و از آنجا تا پيروزي انقلاب اسلامي و سرانجام مرگ او، به شيوه اي خطي و با نثري روان و خواندني بازگو روايت مي کند. پاشاک همه دوره هاي مختلف زندگي آن بزرگوار را به تفصيل و در فضايي ميان واقعيت و خيال شرح مي دهد. خواندن داستان زندگي مردي که خودش را پيش از آن که يک سياستمدار متعارف و معمول بداند، شاگرد کوچک مکتب قرآن مي دانست به حيرت واداشتن روح است از نگريستن به مردي که امام خميني (ره) از او با تعبير «ابوذر زمان» ياد مي کند.