کتاب جاده ي امن هور جاده امن هور مستندي داستاني با موضوع دفاع مقدس نوشته نصرالله محمودزاده است. اين اثر نگاهي داشته به پشتيباني و مهندسي جنگ در عمليات خيبر. درباره کتاب جاده امن هور اين اثر مستند داستاني به رشادت ها، دلاوري هاي سنگر سازان و رزمندگان و تدبير و درايت ان ها در پشتيباني و مهندسي جنگ در عمليات بزرگ خيبر پرداخته است. نصرت الله محمودزاده در اولين روز حمله عراق به ايران، داوطلبانه به خوزستان رفت و به عنوان داوطلب در عمليات آزادسازي سوسنگرد حضور داشت. او که در عمليات هويزه در محاصره دشمن بود با حوادثي روبه رو شد که بعدها زمينه نوشتن اولين کتابش «حماسه هويزه» را ايجاد کرد. تاکنون بيش از چهارده اثر از اين نويسنده منتشر شده است که از جمله آثار او مي توان به شب هاي قدر کربلاي پنج، رقص مرگ، سنگرساز بي سنگر اشاره کرد. بخشي از کتاب جاده امن هور: در حقيقت قصه? خيبر بعد از عمليات بيت المقدس آغاز شد؛ همان جا که بچه هاي خسته از سه عمليات طريق القدس، فتح المبين و بيت المقدس به خرمشهر رسيدند، اما هيچ پدافندي براي حفظ سرزمين هاي آزادشده نداشتند. اهميت مهندسي در حالي فرماندهان جنگ را متوجه خود کرد که عراقي ها پس از بيت المقدس مهندسي را جدي گرفته بودند و در عمليات رمضان نشان دادند عبور از آن دژ مستحکم امکان پذير نيست. فرماندهان مهندسي-رزمي جهاد سازندگي در ميان همان خاکريزهاي مثلثي شکل متوجه شدند که چقدر از مهندسي عقب مانده اند. وقتي بعد از اين عمليات به فکه و والفجر مقدماتي رفتند، باز هم با دژهاي نفوذناپذير روبه رو شدند. در دل همين شکست بود که عملياتي در منطقه هورالهويزه طراحي شد و نقطه? عطف آن عبور از هورالهويزه? وسيع و مهارنشدني بود. خيلي ها عمليات در آب را تجربه نکرده بودند و از آب مي ترسيدند. صدام با استحکامات مهندسي در لاک دفاعي فرو رفته بود و ايران هرچه هجوم مي برد، به درِ بسته مي خورد؛ فقط هور بود که هنوز دست نخورده و بکر باقي مانده بود. فرماندهان مهندسي رزمي جهاد سازندگي درحالي که نمي توانستند آرايش مهندسي دشمن در محور شلمچه تا طلائيه را نديده بگيرند، با بکارگيري ترکيب علوم و فنون وارد جنگ آب شدند. شايد کسي باور نمي کرد پايان کار جهادگران به ساخت بزرگ ترين پل شناور سيزده کيلومتري و بزرگراه سيدالشهداء در دل هور منجر شود. درواقع اين عمليات نشان داد که جنگ زين پس روي پاشنه? مهندسي مي چرخد.