"اين کيمياي هستي" اثري است از استاد فرهيخته، "محمدرضا شفيعي کدکني" که "مجموعه مقاله ها و يادداشت ها درباره حافظ" را در برمي گيرد. آثار فاخر ادبيات فارسي از نام هاي بزرگي نظير سعدي، حافظ و مولانا، همواره مورد توجه علاقمندان به شعر و ادب بوده اند اما يکي از مشکلاتي که در راه برقراري ارتباط با اين آثار پيش روي خوانندگان قرار دارد، فواصل زباني و فرهنگي ايجاد شده از قرون گذشته تا به امروز است. اين مساله سبب شده تا بسياري از خوانندگان، آن طور که بايد، نتوانند با آثار ارزشمندي که همچون ستاره هاي راهنما، در آسمان ادب پارسي مي درخشند، آشنا بشوند. اما فرهيختگان و فرزانگان کشور دست روي دست نگذاشته اند و تلاش کرده اند تا در طول حيات ادبي خود، پلي ميان مخاطبين امروزي شعر و ادب با بزرگان آن از سال هاي دور بنا کنند.
کتاب "اين کيمياي هستي" يکي از اين مسيرهاي پيوند دهنده ي استوار است که به دستان کوشاي استاد "محمدرضا شفيعي کدکني" بنا شده و مخاطبان را در شناخت هرچه بهتر و بيشتر لسان الغيب، "خواجه شمس الدين محمد شيرازي" متخلص به "حافظ" ياري مي نمايد. اين اثر که در سه جلد تهيه و تدوين شده، با در برداشتن "مجموعه مقاله ها و يادداشت ها درباره حافظ" گزينه ي مناسبي براي آشنايي با حکمت و کلام وي مي باشد. در کتاب "اين کيمياي هستي"، مقالات مربوط به زيبايي شناسي و جهان شعري حافظ مطرح شده و حاوي نکته ها و يادداشت هايي پيرامون واژگان و عبارت ها و ابيات لسان الغيب مي باشد. اين اثر همچنين شامل درس گفتارهاي استاد "محمدرضا شفيعي کدکني" در دانشگاه تهران است که از کلاس هاي ايشان ضبط شده و اکنون به صورت مدون در اختيار خوانندگان قرار گرفته است.
محمدرضا شفيعي کدکني در نوزدهم مهرماه ???? در کدکن ( نيشابور ) در خراسان[?]شفيعي کدکني سرودن شعر را از جواني به شيوه? قدمايي آغاز کرد و پس از چندي به سبک نو مشهور به نيما يوشيج روي آورد. با انتشار دفتر شعر در کوچه باغ هاي نشابور نام آور شد. آثار شفيعي را مي توان به سه گروه انتقادي و نظري و مجموعه اشعار خود وي تقسيم کرد. آثار انتقادي اين نويسنده، شامل تصحيح آثار کلاسيک فارسي و نگارش مقالاتي در حوزه نظريه ادبي مي شود، که بخشي از آن ها در زير آورده شده اند. در ميان آثار نظري شفيعي کدکني کتاب موسي...
قسمت هايي از کتاب اين کيمياي هستي:
با اطمينان مي توان گفت که هيچ ملتي، شاعري از نوع حافظ ندارد. فردوسي بيش و کم نظايري در جهان دارد و سعدي نيز. حتي جلال الدين مولوي هم. ولي حافظ ما در فرهنگ بشري بي مانند است؛ شاعري که شعر فارسي او را زاهدان و عارفان در قنوت نماز به جاي ادعيه و آيات عربي بخوانند و در عين حال زنديقان هر دوره اي شعر او را آينه ي انديشه هاي خود بدانند و از نظر «پير خطاپوش» حافظ که بر قلم صنع چنان اعتراض خطرناکي کرده است شادمان باشند و در زندگي روزانه، مردم ما، ديوانش را در کنار قرآن مجيد، سر سفره عقد و هفت سين سال نو قرار دهند و با آن فال بگيرند و استخاره کنند، چنين شاعري در جغرافياي کره ي زمين و در تاريخ بشريت منحصربه فرد است و همانند ندارد.
«سعادت» واژه اي عاطفي است که به زبان علم قابل توضيح نيست. ممکن است کسي يا کساني ما را در برابر مفهوم اين واژه «اقناع» کنند، اما هرگز نخواهند توانست چيزي را براي ما «اثبات» کنند. اگر عبارتي و انديشه اي در پيرامون «معناي زندگي» بر ما عرضه شود و ما از آن «لذت» ببريم، اين به معني آن نيست که «حقيقت» زندگي و «معناي» آن را دريافته ايم. تنها چيزي که درباره ي آن مي توان گفت اين است که آن عبارت در آن لحظه ما را «اقناع» کرده است و هر لحظه امکان آن هست که عبارتي ديگر، حتي در جهت خلاف آن را بشنويم و اقناع شويم. اينجا قلمرو «نفي» و «اثبات» منطقي نيست. اينجا قلمرو «اقناع» است. … قرار نبود که اين يادداشت بسيار کوتاه وارد چنين ميدان پهناوري شود، ميداني که تاريخ بشريت در برابر آن دستاورد روشني ندارد. غرض اين بود که ببينيم حافظ به معناي زندگي چگونه نظر کرده است و در يک کلام، چه فهمي از حيات داشته است. نخستين بيتي که درين چشم انداز از حافظ نظر مرا به خود جلب کرد، اين بيت حيرت آور و درخشان اوست که: عاشق شو، ار نه روزي کار جهان سرآيد ناخوانده نقش مقصود از کارگاه هستي درست است که او تفسيري و تعريفي از ماهيت حيات ارائه نداده است ولي هدف زندگي را عاشقي ديده است. … نبايد کوتاه بينانه عشق را در مطالبات جنسي محدود کنيم. عشق عالي ترين واژه اي است که تمام کمالات روحي بشري را زير چتر خود مي تواند جاي دهد.
نويسنده | محمدرضا شفيعي كدكني |
زبان | فارسي |
تعداد صفحات | 1280 |
نوبت چاپ | 8 |
نوع جلد | شميز |
قطع | رقعي |
ابعاد | 16.5 * 22 * 10 |
وزن | 1602 |
سال چاپ | 1401 |
تاكنون نظري ثبت نشده است.