کنار هم قرار گرفتن تصوير دو چهره همانند گاندي و استالين روي جلد يک کتاب، کنار عنواني که حکايت کنار هم نشاندن اين دو نام دارد، از همان لحظه جلب توجه، پارادوکس جذابي را در ذهن تداعي ميکند که هر مخاطب علاقمند به تاريخ را ميتواند جذب خود کند.
هر دو لبخندي برلب دارند، يکي شيرين و آرامش بخش که گويي شأني انساني براي فرد روبهرو قائل است و احساس خوشايندي در بيننده ايجاد ميکند و ديگري تلخ و آميخته به اعتماد به نفس، چنان که گويي طرف مقابل را هيچ ميانگارد و از اين سبب تخم هراس در دل او ميکارد.
«گاندي و استالين» با عنوان فرعي: دونشان بر سر راه بشريت، کتابي است از لويي فيشر که با ترجمه غلامعلي کشاني که به همت نشر قطره به بازار آمده است. لويي فيشر در اين کتاب به سراغ دو نام مهم سده گذشته رفته است؛ يکي از بدنامترين ديکتاتورهاي تاريخ معاصر که به خشونت و بيرحمي شهره بود و ديگري يکي از خوشنامترين مردان مبارز تاريخ که به عدم خشونت و صلح شهره بود. يکي همه را حتي مخالفانش را به مثابه انسان دوست ميداشت و ديگري حتي به دوستان نزديک خود رحم نکرد و آنها به کام مرگ فرستاد.
در نگاه نخست گاندي و استالين چنان شخصيتهاي متفاوتي با يکديگر جلوه ميکنند که وجود داشتن کوچکترين شباهتي ميان آنها ناممکن به نظر ميرسد. اما در پس اين تفاوتهاي بنيادين، شباهتهاي ميان آن دو نيز کم نبوده است. شباهتهايي که از قضا زمينهساز ايجاد يک سري تفاوتهاي مهم نيز شده است! هم گاندي و هم استالين در زمان حياتشان، از شأن رهبري برخوردار بودند؛ يکي در پي کسب قدرت دولتي بود و ديگري گريزان از آن. يکي با کسب قدرت در پي متمرکز ساختن آن در دستان خود بود و ديگري نه تنها به قدرت روي خوش نشان نميداد که با هرگونه قدرت متمرکز نيز در ستيز بود.
هردو از زمان رهبري تا هنگام مرگ تا حد پرستش ستايش ميشدند. اما يکي از اين ستايش تبري و بيزاري ميجست و ديگري درپي قوام بخشيدن به آن بود. گاندي را مردم از سر مهر و دوستي ستايش ميکردند اما استالين به واسطه ترس از قدرت. هر دو مظهر نماد چيزهايي بودند، يکي مظهر عشق و دوستي و ديگر مظهر ترس و نفرت. دو راهي جاده تقدير، مسير اين دو رهبر نامدار تاريخ را از يکديگر جدا ميکرد تا يکي بعد از مرگ همچنان محبوب بماند و ديگري بعد از مرگ حتي توسط بسياري از دوستان و نزديکانش به بدنامي ياد شود.
کتاب «گاندي و استالين» اثر لويي فيشر حکايت اين دو نشان متفاوت است بر سر دوراهي بشريت. اما چه شد که يکي اين راه را رفت و ديگري آن را؟ لويي فيشر در اين کتاب خواندني کوشيده به اين سوال از منظرهاي مختلف پرداخته و پاسخ گويد. اما از يک منظر اگر بخواهيم نيروي محرکهاي که هر يک از اين دو شخصيت را به سمت سرنوشت خود هدايت کرد، مورد توجه قرار دهيم بايد نگاهي داشته باشيم به رابطه و نسبتي که هر يک از آنها با قدرت برقرار کردند؛ چه در خواست قدرت و چه در اعمال آن. بي گمان مهمترين وجوه تفاوت آنها از همين نقطه آغاز شده و رقم ميخورد. هم گاندي و هم استالين از قدرت فراواني برخوردار بودند، اما همانگونه که منشا قدرت آنها متفاوت بود، نحوه استفاده آنها نيز از اين قدرت از تفاوتهاي بنيادين برخوردار بود.
«گاندي و استالين» نه فقط به عنوان کتابي آموزنده که گوشههايي از تاريخ سده بيستم را روايت ميکند، بلکه به عنوان اثري که به مخاطب کمک ميکند به درک درستي از حقيقت ديکتاتوري برسد، درخور توجه محسوب ميشود. در اين کتاب علاوه بر آن که ميتوان با زندگي پرفراز و نشيب اين دو رهبر سياسي جهان آشنا شد، بلکه تصويري از مبارزات استقلالطلبانه هند و بالاخص روسيه در دوران حکومت استالين ارائه کرده است.
لويي فيشر با تاکيد روي ويژگيهاي فردي و عمومي اين دو شخصيت به روشني نشان ميدهد هريک چه مسيري را پيمودند تا تبديل به آن چهرهاي شدند که هم اکنون از ايشان باقي مانده است. نويسنده کتاب براي تاثيرگذاري هر چه بيشتر محتواي کتاب از روشي قياسي بهره برده است، قياسي با شاهد مثالهايي مرتبط که با هوشمندي انتخاب شده است.
براي نمونه فيشر با مورد تاکيد قرار دادن نقش استالين به عنوان رهبري که در هر حوزهاي حرف اول و آخر را ميزند (حتي اگر در آن صاحب نظر نباشد)؛ فضايي را ترسيم ميکند که همه از شخصيتهاي سياسي تا رسانههاي حکومتي در حال تقليد و تکرار حرفهاي او هستند چرا که ديکتاتوري بر مبناي اينکه رئيس هيچگاه اشتباه نميکند بنا ميشود. اين باوري است که مدام در حال تبليغ است، هميشه حق با رئيس است اما گاندي ميگويد: من هرگز مطمئن نيستم که درست ميگويم!
در اين کتاب نويسنده با پرداختن به ماجراهاي مختلفي که در دوران حکومت استالين در شوروي سابق رخ داده در واقع اين ايده را مطرح ميکند که ديکتاتور امکان دارد طرحهاي عمراني و
نويسنده | لويي فيشر |
مترجم | غلامعلي كشاني |
زبان | فارسي |
تعداد صفحات | 248 |
نوبت چاپ | 6 |
نوع جلد | شميز |
قطع | رقعي |
ابعاد | 14 * 21 * 1.3 |
وزن | 262 |
سال چاپ | 1402 |
تاكنون نظري ثبت نشده است.