کتاب پزشک پرواز
«پزشک پرواز» خاطرات دکتر محمدتقي خرسندي آشتياني (-1329) به قلم فاطمه دهقان نيري (-1352) است. محمدتقي خرسندي آشتياني، در سال 1329 در شهرستان آشتيان متولد شد. پس از گذراندن تحصيلات مقدماتي، تخصص پزشکي خود را در رشته گوش و حلق و بيني، از بيمارستان اميراعلم، وابسته به دانشگاه علوم پزشکي تهران، اخذ کرد و فلوشيپ گوش را طي يک سال در اين بيمارستان گذراند. سپس چهار ماه دوره تکميلي فک و صورت را در بيمارستان حضرت فاطمه (س) طي کرد و تحصيلات خود را تا سطح «professor ficsh» در «university hospital» زوريخ سوئيس به پايان برد. او، اکنون عضو هيئت علمي واستادتمام دانشکده پزشکي دانشگاه تهران است. آنچه در مقابل ديدگان شما قرار دارد، گوياي خاطرات دکتر از دوران کودکي و نوجواني، خاطرات تحصيلي، رويدادهاي دفاع مقدس، و سرانجام خاطرات پس از دفاع مقدس تاکنون است: وقتي در مشهد دانشجو بودم، شنيدم دکتري هست به نام دکتر شيخ که رايگان ويزيت ميکند و پولي از بيمار نميگيرد، و مردم هر قدر ميخواهند، ويزيت ميپردازند. پسرش، توي دانشگاه مشهد، همدوره ما بود و دندانپزشکي ميخواند. گاهي واحدهاي مشترک داشتيم. از ديگران شنيدم پدرش چهار مطب دارد؛ و با دوچرخه، از صبح بهنوبت به مطبهايش ميرود و بيماران را مجاني ويزيت ميکند. دوست داشتم بروم و اين دکتر را ببينم. به عنوان بيمار به مطباش رفتم. شلوغ بود. معاينه کرد. نسخه نوشت. پول ويزيت را گفت بروم پشت پرده پرداخت کنم. پردهاي آنجا نصب کرده بودند. رفتم پشت آن. ديدم يک لگن گذاشتهاند آنجا، و قدري پول خرد و اسکناس و تشتک نوشابه در آن است. کنار تشت هم يک ظرف پر از تشتک نوشابه بود. کسي هم نبود. هر مريضي را ويزيت ميکرد، مريض ميآمد پشت پرده، پولي در لگن ميانداخت و ميرفت. اگر هم پول نداشت، از تشتکها ميانداخت توي لگن تا صدا بدهد، و آنهايي که بيرون نشستهاند، حس کنند که او پول پرداخت کرده است و خجالت نکشد. ويزيت را توي ظرف انداختم و بيرون آمدم. ميگفتند بقيه مطبهايش هم به همين شکل است. روزي که دکتر شيخ مُرد، شايد بيش از دوسوم مردم مشهد در تشييع جنازهاش شرکت کردند.
نويسنده | فاطمه دهقان نيري |
مترجم | محمدتقي خرسندي آشتياني |
زبان | فارسي |
تعداد صفحات | 176 |
نوبت چاپ | 2 |
نوع جلد | شميز |
قطع | رقعي |
ابعاد | 14.5 * 21.5 * 0.5 |
وزن | 178 |
سال چاپ | 1399 |
تاكنون نظري ثبت نشده است.