خاموش بوديم. چشم گشوديم و خود را در اين گوشه? کيهان يافتيم. ضروريست که کيستي خود و چيستي جهاني را که در آن زندگي ميکنيم، فهم کنيم. مهم است که بدانيم چگونه زندگي کنيم و چگونه با مرگ مواجه شويم.
عقل در اين مسير دور و دراز راهبر ما بوده است، اما معما همچنان باقيست. بهنظر ميرسد آنگاه که سرگشتگي بر ذهن و حواس ما چيره ميشود، ايمان دليلي موجّه مييابد، اما ايمان دانش نيست. و آيا دانش کافي است؟
براين مگي در پرسشهاي اولين و آخرين بهطريقي برانگيزاننده و مستدل اعلام ميکند که راهي نيست و ما به هيچ روي نميتوانيم چيستي خود را درک کنيم و پاسخي قطعي به پرسشهاي بزرگ بدهيم. او بر آن است که با نظر کردن به معماي هستي ميتوانيم يا شايد بتوانيم به زندگي خود غناي بيشتري ببخشيم و درکمان را از مخمص? بشري دگرگون کنيم. تفاوت عظيم است: در روز گم شدن يا در تاريکي گم شدن؟
نويسنده | براين مگي |
مترجم | عبدالرضا سالار بهزادي |
زبان | فارسي |
تعداد صفحات | 151 |
نوبت چاپ | 4 |
نوع جلد | شميز |
قطع | رقعي |
ابعاد | 13 * 19.5 * 1 |
وزن | 126 |
سال چاپ | 1401 |
تاكنون نظري ثبت نشده است.