کتاب يک وجب و چهار انگشت «يک وجب و چهار انگشت» روايت آزادگي رزمنده اي است که داوطلبانه قدم به جبهه هاي دفاع از کشور گذاشته و به اسارت عراقي ها در آمده است. اين کتاب حاوي خاطرات جانباز و آزاده دوران دفاع مقدس، عظيم حقي، متولد 1342 از توابع استان گيلان است و به خاطرات وي از تولد و دوران کودکي تا پايان دوران اسارت او در سال 69 مي پردازد. بيشتر حجم کتاب به خاطرات حقي از شکنجه ها و سختي هاي زمان اسارت در عراق اختصاص دارد. نوع روايت به شکلي رسمي تر از فضاي معمول خاطره نگاري در اين سبک آثار است که اين امر مي تواند برآمده از شخصيت متفاوت حقي باشد. يکي از برجسته ترين ويژگي هاي کتاب «يک وجب و چهار انگشت» دوري از فضاي قهرمان سازي و روايت صادقانه زشتي ها و زيبايي هاي دوران اسارت در کنار هم است؛ چنانچه همان طور که شرح رشادت ها و پايداري رزمندگان اسلام به تفصيل عنوان مي شود از خيانت ها و آدم فروشي هاي برخي از اسراي ايراني نيز سخن به ميان مي آيد که اين همه نشان از روايت حقيقت در قالب خاطره نگاري است و باعث جذاب شدن کتاب شده است. نثر روان و خوش خوان خاطره نگار هم بر کشش کتاب افزوده است که در اين زمينه، بي ترديد محمد پرحلم به عنوان مصاحبه کننده و تدوين گر نقشي اساسي و کليدي داشته است. حقي خاطرات خود را در کتاب«يک وجب و چهار انگشت» بيشتر در قالب داستان واره هايي به زبان اول شخص مفرد بيان کرده و کمتر از ديالوگ در شرح خاطره ها استفاده کرده است. اين خصيصه باعث شده است که مخاطب بتواند به سادگي با اتفاقات کتاب همذات پنداري کند و خود را در جاي راوي قرار دهد. کتاب يک وجب چهار انگشت خاطرات کودکي را بازگو مي کند که در کودکي سختي ها و مشقت هاي زيادي کشيده است، در نوجواني درگير انقلاب مي شود و در جواني هم به رغم مخالفت هاي خانواده با جعل امضاي پدر به جبهه مي رود. در مناطق قوچ سلطان، جفير و باختران و.... مشغول دفاع مي شود و در عمليات هاي مختلفي از جمله کربلاي 5 و... شرکت مي کند و به اسارت در مي آيد. خاطرات دوران اسارت، تلخي ها و شيريني ها، رنج ها و شکنجه ها و... بخش عمده اي از خاطرات او را تشکيل مي دهد...