کتاب يادت باشد کتاب يادت باشد نوشته ي محمد رسول ملاحسني، در مورد زندگي حميد سياهکلي مرادي است. يادت باشد، عاشقانه ترين کتابي است درباره شهيد مدافع حرمي که در پاييز سال ?? به کربلا رفت، پاييز سال ?? عقد کرد، پاييز سال ?? ازدواج کرد و در پاييز سال ?? به شهادت رسيد. کتاب يادت باشد، عاشقانه ايست بي نظير از زندگي مشترک شهيد سياهکالي مرادي, از شهداي مدافع حرم به روايت همسر ايشان. کتاب يادت باشد را آقا به خبرگان رهبري توصيه کرده اند که بخوانند. بعد از مدت ها انتظار بالاخره يک عاشقانه خوب منتشر شد کتابي که مي شود ساعت ها با آن خنديد و روزها با آن اشک ريخت کتاب يادت باشد آيينه تمام نماي زندگي شهداي مدافع حرم است کتاب را که ورق مي زني انگار برايت همه شهدا تصوير مي شوند و تازه مي فهمي آن هايي که فدايي زينب شدند چقدر شبيه هم هستند فرقي نمي کند اسمشان چه باشد، محمد بلباسي، محسن حججي، مصطفي صدرزاده، مهدي نوروزي، حميد سياهکالي، ... اين ها همگي «يادشان بود» تا ما «يادمان باشد» راه از آسمان مي گذرد! اگر دنبال کتابي براي آرامش روح براي پيدا کردن راه يا حتي براي هديه دادن به بهترين عزيزانتان هستيد کتاب يادت باشد را حتما بخريد و بخوانيد و هديه بدهيد از آن دست کتاب هايي که نمي شود بدون گريه تمام کرد! از آن دست کتاب هايي که دوست نداري تمام شود از آن دست کتاب هايي که وقتي به آخر مي رسي نمي داني اول راهي يا آخر راه! فقط مي شود گفت باران کلمات که مي بارد دلمان برايشان تنگ مي شود راه مي افتيم بدون چتر ما بغض مي کنيم، آسمان گريه!! نسخه صوتي کتاب يادت باشد به همت قناري با صداي مژده لواساني مجري و گوينده سرشناس راديو و تلويزيون تهيه شده است. اين رمان را به کساني که علاقه دارند، هرچه بيشتر با زندگي مدافعان حرم آشنا شوند، پيشنهاد مي کنيم. گزيده کتاب يادت باشد با هر جان کندني که بود برايش قرآن گرفتم تا راهيش کنم، لحظه آخر به حميد گفتم: «حميد تو رو به همون حضرت زينب(س) هرکجا تونستي تماس بگير». گفت: «جور باشه حتماً بهت زنگ مي زنم، فقط يه چيزي، از سوريه که تماس گرفتم چطوري بگم دوستت دارم؟ اونجا بقيه هم کنارم هستن، اگه صداي منو بشنون از خجالت آب ميشم»؛ به حميد گفتم: «پشت گوشي به جاي دوستت دارم بگو يادت باشه! من منظورت رو مي فهمم». از پيشنهادم خوشش آمده بود، پله ها را که پايين مي رفت برايم دست تکان مي داد و با همان صداي دلنشينش چندباري بلند بلند گفت: «يادت باشه! يادت باشه!» لبخندي زدم و گفتم: «يادم هست! يادم هست.»