جامعه ستيز کيست؟ چگونه يک جامعه ستيز را تشخيص مي­دهيد؟ وجدان چيست؟ آيا مي­تواني فرض کني يک روز بدون وجدان زندگي کني؟ در کناب «دهمسايه رواني شما»، مارتا استاوت ما را با اين واقعيت روبه رو مي­کند که حدودآ يک نفر از هر بيست و پنج نفر جامعه ستيز است، يعني اساسا وجدان ندارد. نه اينکه اين گروه تفاوت بين بد و خوب را نمي­دانند: بلکه حد رفتارشان را تشخيص نمي­دهند. يک نفر از هر بيست و پنج نفر - يعني چهار درصد - بدون کمترين احساس گناه يا ندامت مي تواند هرکاري که دلش مي خواهد بکند. اين افراد، روابط ما، حساب هاي بانکي ما، دستاوردهاي ما، عزت نفس ما، و آرامشمان را به هم مي­زنند. با اين حال حيرت­آور است که بسياري، از اين نارسايي­ها چيزي نمي­دانند، يا اگر مي­دانند، فقط جامعه ستيزي خشونت­بار به ذهنشان مي رسد نظير جنايتکاران، قاتلان زنجيره­اي، کشتارکنندگان جمعي. کساني که به عمد و بارها و بارها قانون­شکني کرده­اند، و اگر دستگير شوند زنداني مي­شوند، و شايد نظام قضايي ما آنها را به مرگ محکوم کئد. ما عموما از تعداد فراوان جامعه ستيزهاي غيرخشن در بين خودمان خبردار نمي­شويم و معمولا انها را نمي­شناسيم، کساني که اغلب علنا قانون­شکن نيستند و نظام قضايي رسمي ما حالت تدافعي مختصري در برابرشان مي­گيرد. اميد است اين کناب در کاهش تاثيرات مخرب جامعه ستيزها بر زندگي­مان نقشي ايفا کند. هر فرد باوجدان مي­تواند بياموزد که «همسايه رواني‌» را تشخيص دهد و با علم به آن دست به کاري بزند که هدف­هاي صرفا منفعت طلبانه شخصي وي را خنثي کند.