معرفي کتاب نامزد خوشگل من! کتاب نامزد خوشگل من! مجموعه خاطراتي از رزمندگان و شهدا در دوران دفاع مقدس است که با قلم طنز حميد داودآبادي نوشته شده اند. حميد داودآبادي در کتاب نامزد خوشگل من! مجموعه خاطراتي متفاوت از دفاع مقدس را نوشته است. ماجراها و داستان هاي کتاب، خاطرات و حوادث بعد از جنگ نويسنده، است. کتاب نامزد خوشگل من! دربردارنده خاطراتي است که مؤلف آن ها را در ذهنش مرور کرده و هر کدام در قالب داستاني مجزا بيان شده است. در کتاب نامزد خوشگل من، ?? داستان برگرفته از خاطرات نويسنده را مي خوانيم. او با مرور وقايعي که برايش اتفاق افتاده است با روايتي طنز و به شکلي هنرمندانه داستان هايي متفاوت آفريده است. گزيده کتاب نامزد خوشگل من! يکي از روزهاي نزديک عيد نوروز، جواني که نصف چهره‌اش سوخته بود و صورت خودش هم چون بچه‌ي آبادان بود، سياه بود و تيره، به بخش ما آمد. خيلي با آن پرستار جور بود و با احترام و خودماني حرف مي‌زد. وقتي او داشت دست من را پانسمان مي‌کرد، جوان هم کنار تختم بود. برايم جالب بود که بفهمم او کيست و با آن دختر چه نسبتي دارد. به دختر گفتم: - اين يارو سياه‌ سوخته فاميل‌ تونه؟ که جا خورد، ولي چون مي‌دانست شوخي مي‌کنم، خنديد و گفت: - نه‌ خير ... ولي خيلي به‌م نزديکه. تعجب کردم. پرسيدم کيست؟ گفت: - اين نامزدمه. جاخوردم. نامزد؟ آن هم با آن قيافه‌ي داغان؟ که خود پرستار تعريف کرد: - اون توي جنگ زخمي شده و صورتش هم بر اثر موج انفجار سوخته. بچه‌ي آبادانه، ولي اين ‌جا بستري بود. اين ‌جا کسي رو نداشت. به همين خاطر من خيلي بهش مي‌رسيدم. راستش يه جورايي ازش خوشم اومد. پدرم خيلي مخالف بود. اونم مي‌گفت که اين با اين قيافه‌ي سياه خودش اونم با سوختگي روي صورتش، آخه چي داره که تو عاشقش شدي؟ هر جوري بود راضي‌ شون کردم و حالا نامزد کرديم. من که مبهوت اخلاق آن پرستار شده بودم، به کنايه گفتم: - آخه حيف تو نيست که عاشق اون سياه‌ سوخته شدي؟ که اين‌ بار ناراحت شد و با قيچي زد روي دستم و دادم را درآورد. گفت: - ديگه قرار نيست پشت سر نامزد خوشگل من حرف بزني ‌ها ... اون از هر خوشگلي خوشگل‌ تره.