کتاب مبصر کلاس هشتم «مبصر کلاس هشتم» نوشته سيد حسن حسيني ارسنجاني( 1332) نويسنده ايراني است و در سومين جشنواره داستان انقلاب توانسته است به عنوان داستان برگزيده انتخاب شود. داستان اين کتاب درباره دانش‌آموزي به نام «منوچهر» است که علاقه زيادي دارد به عنوان مبصر کلاس انتخاب شود و سرانجام به اين آرزو مي‌رسد. اما در اين زمان رفتار متفاوتي را در برابر ديگر دانش‌آموزان در پيش مي‌گيرد. در بخشي از کتاب مي‌خوانيم: «کار منوچ روزبه‌روز بالا مي‌گرفت. از همه باج مي‌گرفت و همه چيز هم به دردش مي‌خورد؛ از مداد و خط‌کش چوبي گرفته تا کفش و بلوز و دوچرخه و خرت و پرت‌هاي ديگر و هرکه هرچه داشت مال او بود. هرکسي هم که ذره‌اي مقاومت مي‌کرد، سر و کارش با ترک? اناري آقاي مدير بود. حتي اگر کسي چيزي داشت و توي هفت تا پستو هم قايم مي‌کرد، خبرش مثل باد به گوش منوچ مي‌رسيد و آن وقت بود که مي‌بايست مي‌آورد و دودستي تقديم مي‌کرد. پدر احمد پس از چهار سال کار طاقت‌فرسا زير آفتاب سوزان کويت، به خانه بازگشته بود و برايش يک‌دست کت و شلوار و ساعت وستندواچ آورده بود. احمد از ترس منوچ ساعتش را توي صندوقچه‌اي که در زيرزمين خانه‌شان بود قايم کرده بود و هرازگاهي که خانه خلوت بود، کنج زيرزمين و دور از چشم ديگران، ساعت را پشت دستش مي‌بست و براي خودش کيف مي‌کرد؛ اما کلاغ‌هاي بي‌انصاف خيلي زود بو بردند و خبرش را به گوش منوچ رساندند.»