سال 1951، رمان مالوي، اولين شاهکار از سه گانه ي مشهور ساموئل بکت، در فرانسه به انتشار رسيد؛ هفت ماه بعد، کتاب مالون مي ميرد عرضه شد و با انتشار رمان نام ناپذير، دو سال بعد از اولين بخش، اين سه گانه تکميل گرديد. آثار بسيار معدودي از ادبيات معاصر موفق شده اند به موفقيت سه گانه ي بکت در تأثيرگذاري بر زمان خود و همچنين بر درک ما از تجارب انساني دست يابند. مالوي، پس از زمين گير شدن، در اتاق مادرش زندگي مي کند. او بايد قصه و چگونگي روند اتفاقات زندگي اش را به صورت يک داستان نوشته و هر هفته در روز يکشنبه، به مردي که براي گرفتن داستان ها به سراغش مي آيد، تحويل دهد. مالوي به خوبي به خاطر دارد که چه چيزي باعث شده به اين اتاق منتقل شود. او با مرور خاطرات به ياد مي آورد که بر روي تپه اي ايستاده و در حال تماشاي دو مرد بوده است که در کنار يک جاده به سوي هم قدم مي زده اند. آن دو نفر به هم مي رسند، گفت و گويي کوتاه کرده و در مسيري متفاوت به راهشان ادامه مي دهند. مالوي، بعد از ديدن برخورد اين دو نفر، تصميم مي گيرد که به دنبال مادرش بگردد. او با دوچرخه ي خود، سفر را آغاز کرده اما وقتي که در آستانه ي خروج از شهر قرار دارد، توسط يک افسر پليس خشن دستگير شده و مورد بازجويي قرار مي گيرد.