کتاب کوچه نقاشها اثر راحله صبوري مجموعه خاطرات سيدابوالفضل کاظمي از رزمندگان دفاع مقدس و فرمانده گردان ميثم است.
کتاب کوچه نقاشها حاصل سه ماه مصاحبه راحله صبوري با سيدابوالفضل کاظمي است. کاظمي فرمانده گردان بسيجي لشگر 27 محمد رسول الله (ص) بوده وي در طول جنگ در چندين عمليات به صورت نيروي آزاد شرکت داشته و در عمليات کربلاي 5 و 8 فرمانده گردان عملياتي ميثم بوده است. ايشان بارها در عمليات مختلف آماج تير و ترکش دشمن قرار گرفته و دچار محروميتهاي سخت و جان فرسا شده است.
ابوالفضل کاظمي متولد کوچه نقاشها در محله گارد ماشين دودي بين خيابان صفاري و خيابان خراسان است به دليل علاقهاش به اين محله و کوچه نام کتاب را کوچه نقاشها گذاشته است.
خاطرات ايشان از آن جهت سزاوار تأمل و توجه است که فرمانده گردان هم با فضاي قرارگاهي و ردههاي بالاي فرماندهي جنگ و هم با فضاي درون گروهي نيروهاي رزمنده و خط شکن ارتباطي تنگاتنگ دارد و بازنمايي حضور وي در اين دو فضاي پيچيده جذابيت خاصي به کتاب بخشيده است.
در بخشي از کتاب کوچه نقاشها ميخوانيم:
دوازدهساله بودم که به دبيرستان جهان رفتم. صبحها درس ميخواندم و بعدازظهرها در قهوهخانه? دايي سيدعلي کار ميکردم. تازه الفباي لاتي را ياد گرفته بودم و براي زندگيام تصميم ميگرفتم. قهوهخانه? دايي سيدعلي، سرِ خيابان گارد ماشين دودي بود و صفاي لبِ خط را داشت. يک باغچه? نسبتاً کوچک بود که چند تخت در اندرون و بيرونش در فضاي باز گذاشته بودند.
روزي يک تومن مزد ميگرفتم. سوگلي بودم و کارهاي سخت انجام نميدادم. دايي دو تا قهوهچي داشت که بيشتر کارها، روي دوش آنها بود. دايي هم فقط پشت دخل مينشست و مايه ميگرفت.
دم ظهر، چند طايفه، مشتري قهوهخانه بودند. لاتها و جاهلها و دستمالبهدستها، کلاهمخمليها و مشتيها و عبابهدوشها ميآمدند براي گپ و صحبت و چاي قندپهلو؛ فقير و پولدار؛ هر کس از هر جا خصوصاً آنها که از غرغر زن و بچه کلافه و خسته بودند، به قهوهخانه? دايي پناه ميآوردند تا نفسي بگيرند.
آن زمان، چاي کلکته و لاهيجان مرسوم بود. قهوهچي، بيست تا استکام کمرباريک چاي را با خبرگي و مهارت از سر آرنج تا روي مچ و کف دست قطاري ميچيد و بعد بين مشتريها پخش ميکرد؛ استکامي ده شاهي.
نويسنده | راحله صبوري |
مترجم | سيد ابوالفضل كاظمي |
زبان | فارسي |
تعداد صفحات | 510 |
نوبت چاپ | 21 |
نوع جلد | گالينگور |
قطع | رقعي |
ابعاد | 14.6 * 22 * 3 |
وزن | 722 |
سال چاپ | 1398 |
تاكنون نظري ثبت نشده است.