کتاب در غبار خويش گزيده اشعار استاد عبدالله صالحي سمناني با مقدمه مهرداد اوستاست که به اهتمام حسن يعقوبي گردآوري شده است. اين کتاب به دو بخش غزل ها و ديگر سروده ها گردآوري شده است. يکي مرغ خوش خوان آزاده اي ز آزادگي دل ز کف داده اي به دامي در افتاد و انجام کار کشاندش به کنج قفس روزگار چو خود ديد در دام آن بندگي به تنگ آمد از رنج اين زندگي دلش خون از اين غم که بر طرف باغ به گردش همي ديد زاغ و کلاغ بر آن شد که تا آن قفس بشکند در و پيکرش را ز بن بر کند رهاند مگر خويشتن از بلاي به کوشش در آمد در آن تنگناي درون قفس هر طرف پر زدي سر خود به ديوار و بر در زدي فزودي دمادم به پيکار خويش قفس را گرفتي به منقار خويش تلاش آنچه از بخت بد مي نمود ندانسته بر رنج خود مي فزود در آخر چو راه نجات و اميد به روي خود از هر طرف بسته ديد ز بيداد صياد و رنج فزون بيفتاد بيچاره زار و زبون دل از اين جهان و در او هرچه بود فروشست دست و به کنجي غنود من آن مرغم و اين جهان چون قفس فتادم ز فرط تلاش از نفس...