داستان سيستان به قلم رضا اميرخاني در مورد سفري است که رهبر ايران در سال 81 به استان سيستان و بلوچستان داشته است. اين سفر از آن جهت حائز اهميت است که مدت کمي پس از شکست طالبان در افغانستان انجام شد. نويسنده در اين کتاب از جزئيات اين سفر نقل مي کند جزئياتي که در هيچ خبرگزاري رسمي اي منتشر نشد چرا که اخبار رسمي کشور به موضوعات و تيتر هاي مهم مي پردازد و جايي براي جزئيات خبر وجود ندارد. به عنوان مثال در اخبار گفته مي شود رهبر ايران از تپه ي نورالشهدا زاهدان بازديد کرد اما اين نکته که ايشان از همه سريع تر از تمام محافظان اش توانست به بالاي تپه برسد در هيچ خبرگزاري رسمي اي ذکر نمي شود. نويسنده تلاش مي کند در عين حفظ واقع گرايي و مستند نگاري، اين سفر 10 روزه را در چاچوبي داستاني روايت کند، عاملي که بر جذابيت آن مي افزايد. نويسنده که خود يکي از کساني بوده که رهبر را همراهي مي کرده با کمک از توانايي طنز پردازي اش توانسته داستان جذابي را بنويسد. نويسنده به جنبه هاي ديگري هم پرداخته و صرفا وقايع نگاري نکرده است، يکي از اين مسائل متفرقه پرداختن به شيعه و سني ها است که با استناد به صحبت هاي رهبر ايران به بيان مواضع ايشان در اين باره و ويژگي هاي دين اسلام که همانا دوستي و برابري است، مي پردازد.
نويسنده | رضا اميرخاني |
زبان | فارسي |
تعداد صفحات | 304 |
نوبت چاپ | 29 |
نوع جلد | شميز |
قطع | رقعي |
ابعاد | 14 * 21 * 2 |
وزن | 294 |
سال چاپ | 1399 |
تاكنون نظري ثبت نشده است.