کتاب تيمي کارناگاه 1: خرابکاري‌هاي بي‌انتها نوشته‌ي استفان پاستيس، ماجراهاي خنده‌دار و سرگرم‌کننده پسر بچه‌اي متفاوت به نام تيمي خرابکار را به تصوير مي‌کشد که خيال مي‌کند بهترين کارآگاه جهان است و همراه با دوست عجيبش، گروهي را تشکيل داده‌اند تا سرنخ‌ها را دنبال کرده و معماهاي داستان را حل کنند. موضوع کتاب تيمي کارناگاه 1: خرابکاري‌هاي بي‌انتها چيست؟ تيمي پسر بچه‌اي 11 ساله و بامزه است که تصور مي‌کند باهوش‌ترين و بهترين کارآگاه دنيا است؛ او دوست و دستياري عجيب به نام «گنده» دارد؛ گنده يک خرس قطبي تنبل و بي‌حال است و به نظر مي‌آيد که مي‌تواند بدترين دستيار کارآگاه در جهان باشد. گنده و تيمي در داستان خرابکاري‌هاي بي‌انتها (Mistakes Were Made) بايد کلي معما مثل گم شدن همستر مرده، آبنبات‌هاي گمشده و... را حل کنند و در عين حال از رقيبشان هم بهتر باشند! اما يک پسر بچه ساده‌لوح و يک خرس قطبي تنبل چگونه قرار است بهترين تيم کارآگاهي جهان باشند؟! براي جواب اين سوال ماجراهاي دوست داشتني تيمي و گنده را دنبال کنيد... درباره‌ي مجموعه تيمي کارناگاه: استفان پاستيس (Stephan Pastis) از نويسندگان پرفروش نيويورک تايمز با قلم طنزآميز و هنرمندانه‌اش داستان‌هايي پرانرژي و فوق‌العاده جذابي را در مجموعه تيمي کارناگاه (Timmy Failure) براي کودکان خلق کرده است. عنصر قالب ماجراهاي اين مجموعه طنز است که با خواندن آن کودکان علاوه بر اينکه به خوبي سرگرم مي‌شوند، اوقات بسيار خوبي را نيز سپري خواهند کرد. در هر جلد اين مجموعه، معماهايي در داستان مطرح مي‌شود که گروه کاراگاهي بامزه‌ تيمي آن‌ها را دنبال مي‌کنند. ريتم ماجراها تند و هيجان‌انگيز است و کودکان به خوبي با قهرمان اصلي داستان يعني تيمي، ارتباط برقرار مي‌کنند و با شور و اشتياق حوادث و اتفاقات کتاب را دنبال مي‌کنند. همچنين اين اثر رابطه ميان مادر و فرزند را به شکلي عميق و زيبا به تصوير کشيده است که به تقويت رابطه بهتر ميان کودک و مادر کمک مي‌کند. خواندن داستان‌هاي تيمي کارناگاه تجربه‌اي دلچسب و لذت‌بخش براي کودکان خواهد بود. يک فيلم سينمايي اقتباس شده از جلد اول اين مجموعه هم در سال 2020 منتشر شده است. کتاب تيمي کارناگاه 1: خرابکاري‌هاي بي‌انتها مناسب چه کساني است؟ داستان‌هاي مفرح اين کتاب براي کودکان سنين 7 تا 12 سال لذت‌بخش و جذاب خواهد بود. در بخشي از کتاب تيمي کارناگاه 1: خرابکاري‌هاي بي‌انتها مي‌خوانيم: خانه‌ي گنده در قطب شمال در حال آب شدن بود؛ پس همين طور دربه در دنبال غذا مي‌گشت و جلو مي‌آمد، تا اينکه رسيد به ظرف غذاي گربه‌ي من! حالا حدودأ 5000 کيلومتري از خانه‌ي قبلي‌اش دور شده است. بله! حتما با خودتان مي‌گوييد اين همه راه، آن هم براي پيدا کردن غذاي گربه؟! خب، واقعيتش اين است که ما براي گربه مان غذاهاي خيلي خوبي مي‌خريم. البته متأسفانه گربه‌ام الان توي بهشت گربه‌هاست (شايد هم توي سرزمين گربه‌هاي بد، چون هيچ وقت خوش اخلاق نبود، اما اين خرس قطبي هنوز پيش من است. آن اوايل، گنده از خودش پشتکار و اعتبار زيادي نشان داد؛ براي همين هم من راضي شدم در کنارم به عنوان دستيار کار کند. اما بعد معلوم شد که همه‌ي داستان آن پشتکار و اعتبار، نقشه بوده! همه‌ي خرس‌هاي قطبي همين کار را مي‌کنند و من اصلا نمي‌خواهم درباره‌اش حرف بزنم؛ يا حتي دربارهي اينکه مجبور شدم اسم دفترمان را به خاطر او عوض کنم. الان کارت ويزيتمان اين شکلي شده است: دفتر کارآگاهي خرابکار گنده ما هرگز خرابکاري نمي‌کنيم؛ اسممان غلط انداز است.