ابرقهرمانهاي کتابهاي کميک از دهه 1930 يعني زماني که وارد عصر مدرن خويش شدند، تاکنون جاي خاليِ قدرتهاي ماورايي و فرادرک انساني را پُر کردهاند؛ قدرتهايي که پيش از ظهور اومانيسم در دوران رنسانس در انحصار «خدا» بود و پس از کنار زدنِ الهيات کليساي کاتوليکِ قرن چهاردهم و پانزدهم ميلادي کودک نوپاي «انسانِ تجربي» آن را به جانشين خدا روي زمين واگذار کرد. اما اين جانشينْ انسان بود و فاقد هرگونه قدرتي که بتواند فراسوي جهانِ ماده را حتي درک کند.
ابرقهرمانهاي کتابهاي کميک آمدند تا دنيا را نجات دهند؛ نخست در داستانهايي که روي صفحات کتابهاي کميک نقش ميبست و حتي تلاش نميکرد ديوار چهارم را درهم بشکند. سپس، در دنياي واقعي از طريق کنشگري با مخاطبي که اکنون شهروندِ جغرافياي فانتزي دنياي تحت حمايت يک ابرقهرمان با قدرتهاي ماورايي بود. شخصيتهاي شرورِ داستانهاي ابرقهرماني نيز بخش ديگري از همين معادله بودند. آنها به عنوان «ديگرانِ» داستانشان، که در مقابل «ما» تعريف ميشدند، قواي «شر» را در برابر نيروهاي «خير» در آرماگدون آخرالزماني داستانشان تشکيل ميدادند.
پس از حملات يازده سپتامبر، ابرقهرمانها عملاً بازنشسته شدند. آنها نتوانستند از ترسهايي واقعي که دنيا نظارهگر آن بود جلوگيري کنند. چطور ميتوانستند کماکان در کشوري زندگي کنند که دائماً در هراسِ وقوع حملهاي ديگر روزها را سپري ميکند؟ چگونه ميتوانستند هم از عهده مسائل دقيق و ظريف بينالمللي برآيند و هم بکوشند روانِ پريشانِ ملتي عميقاً وحشتزده را تسکين دهند؟ اکران سهگانه «بتمن»، اثر کريستوفر نولان، اين فرصت را به ابرقهرمانها داد تا جايگاهشان را در فرهنگ عامه از نو تعريف کنند. ناگهان شرورهايي وحشتناکتر و پيچيدهتر در داستانهاي ابرقهرماني پديدار شدند؛ از جنس همان شرورهايي که امريکا در برابر خود ميديد. پس از آن، يک دسته پرجمعيت از تفسيرهاي سينماييِ ديگر به دنبال بتمن نولان راه افتادند.
فيلمهاي ابرقهرماني پس از آنکه نگاهي داستاني به تراژديهاي يازده سپتامبر ارائه کردند، به بخش لاينفک گيشه تبديل شدند. آنها بر خاطرات والدين و اشتياق کودکان تکيه داشتند. نگاه تازهاي که در برابر قهرمانيگري ايجاد شد تاريک و پيچيده بود و قلمرو سياسي امريکا را به تصوير ميکشيد. روح وحدت در ميان مردم امريکا از هم پاشيد؛ زيرا ملت به شکلي فزاينده، تحت فشار ماشينهاي دوقطبيِ جناحهاي سياسي اين کشور، در حال چندقطبي شدن بودند.
کميکها و داستانهاي ابرقهرماني چيزي بسيار فراتر از فقط «داستان» هستند و شايستگي واکاواي حتي در سطوح آکادميک را دارند. کتاب «جنگ، سياست، و ابرقهرمانها» از همين منظر به کتابهاي کميک ابرقهرماني و فيلمهايي که براساس اين کميکها ساخته شدهاند، مينگرد. نويسنده کتاب، مارک ديپائولو، روايتهاي ابرقهرماني را، همچون بازتابي از وقايع روز دنيا، به قضاوت مينشيند و اخلاقيات آنها را در قالب بخشي از يک پروپاگانداي سياسي و گاهي نظامي بررسي ميکند. مخاطب در اين کتاب با واقعيتهايي روبهرو ميشود که حتي سالها طرفداريِ دوآتشه از يک ابرقهرمان نيز نميتواند آنها را برايش آشکار کند. اگرچه نويسنده طرز فکري ليبرال دارد و هرازگاهي به سمت سياستهاي جناح دموکرات امريکا تلوتلو ميخورد، اما نگاه توصيفياش به فرامتنِ روايتهاي ابرقهرماني در اين کتاب به مخاطب اجازه ميدهد فارغ از موضعگيريهاي سياسي، اگرچه با مشقت، اما با نگاهي فراجناحي به تکههاي کوچکتر اين پازل بنگرد و در نهايت به تصوير کلّيِ پنهان در خردهفرهنگِ ابرقهرماني دست يابد.
نويسنده | مارك دي پائولو |
مترجم | علي اكبر جناب زاده |
زبان | فارسي |
تعداد صفحات | 580 |
نوبت چاپ | 1 |
نوع جلد | شميز |
قطع | وزيري |
ابعاد | 16.5 * 21 * 3 |
وزن | 742 |
سال چاپ | 1400 |
تاكنون نظري ثبت نشده است.