در همان روزهايي به دنيا آمد که صف دراز سربازان روس با اسبها و قاطرهايشان، از روستا به سمت شماليترين نقطه مرز ايران ميرفتند. شايد به همين خاطر بود که اهالي روستا تولد او را که همزمان با عقب نشيني روسها بود، خوشيمن ميدانستند. «بوسه بر دار» زندگينامهاي است متعهد به اصل داستانگويي. محمد جواد مرادينيا، در کتاب خود، براي روايت زندگي شهيد آيت الله حسين غفاري، به توصيفي دقيق از زادگاه او و دوران کودکياش ميپردازد. دوراني سراسر فقر و سختي، که همه لحظههايش در تب و تاب شوريدهوار او براي تحصيل علم ميگذرد. شرح درس خواندنهاي شبانه او در نور لرزان چراغ و جستجوهاي او و برادرش در تبريز براي پيدا کردن کار، و همچنين اختلافهاي آن دو بخش جذابي از کتاب را شکل داده است. «بوسه بر دار» شرح کاملي است از مبارزات آيتالله حسين غفاري با رژيم پهلوي و شکنجهها و زنداني شدنهايش که در نهايت به شهادت او در دي ماه ???? ختم شد. کتاب، سراسر جزئيات است، جزئياتي که داستان را به واقعيت خود نزديکتر ميکند و آن را از حالت گزارشي ميرهاند. مرادينيا، نثر پالوده و رواني دارد، و شيوه کلاسيکش در نوشتن زندگينامه به سبب تعليقها و کشمکشهاي داستاني، از جذابيت لازم برخوردار است.
نويسنده | محمد جواد مرادى نيا |
زبان | فارسي |
تعداد صفحات | 119 |
نوبت چاپ | 4 |
نوع جلد | شميز |
قطع | رقعي |
ابعاد | 14 * 21.3 * 0.5 |
وزن | 136 |
سال چاپ | 1390 |
تاكنون نظري ثبت نشده است.