«اِلِنور و پارک» نوشته رِينبو راول(-????) نويسنده آمريکايي نخستين اثر او در ژانر رمانهاي جوانان است.
النور دختر ?? سالهاي است که در يک خانواده پرجمعيت، نزد مادر و ناپدريشان زندگي ميکنند. ريچي، ناپدري النور، مردي مست و بدخلق است که شرايط زندگي را براي النور و ديگر اعضاي خانوادهاش دشوار کرده است. پارک نيز پسري دورگه و کرهاي-آمريکايي است که همکلاسي النور است. پارک برخلاف النور خانوادهاي آرام و ثروتمند دارد. النور و پارک رفته رفته با يکدگير از طريق نوارهاي کاست آهنگهاي قديمي و کتابهاي کميک رابطه نزديکتري پيدا ميکنند...
در بخشي از کتاب ميخوانيم:
دختره خيلي اوضاع ناجوري داشت.
او نهتنها تازهوارد بود، بلکه گنده و زمخت هم بود، با موهاي قرمزِ شلخته و فرفري. طوري لباس پوشيده بود که انگار... انگار دلش ميخواست مردم نگاهش کنند. شايد هم از اين سر و وضع افتضاح خوشش ميآمد. يک تيشرت شطرنجيِ مردانه پوشيده بود و چند تا گردنبند عجيبغريب هم انداخته بود دور گردنش و مچ دستهايش را هم هم با دستمال پوشانده بود. او پارک را ياد مترسک ميانداخت؛ يا مثلاً يکي از آن عروسکهاي بدريختي که مادرش روي ميز آرايشاش ميگذاشت. دخترِ تازهوارد شبيه چيزي بود که در طبيعت جان سالم به در نميبُرد.
اتوبوس دوباره توقف کرد و چند بچهي ديگر سوار شدند. آنها دختر تازهوارد را هُل دادند، از او رد شدند و رفتند روي صندليهاشان نشستند.
پارک به دختر تازهوارد نگاه کرد. او هنوز آنجا ايستاده بود.
رانندهي اتوبوس داد زد: «هي دختر! بشين!»
دختر راه افتاد سمت انتهاي اتوبوس، درست سمت آن وحشيها. پارک با خودش گفت "واي خدايا! وايسا! برگرد سر جات!" ميدانست که الان آب از لبولوچهي استيو و ميکي سرازير شده. پارک سعي کرد جاي ديگري را نگاه کند.
کتاب النور و پارک اثر رينبو راول اولين رمان وي در سنين بزرگسالان است که به رشته تحرير در آمده و توانسته توسط آمازون و Goodresds به عنوان بهترين رمان عاشقانه سال 2013 انتخاب شود. رمان النور و پارک در سال 2013 منتشر شده است و اکنون ترجمه پارسي آن در دسترس قرار گرفته است.
نويسنده | رينبو راول |
مترجم | سمانه پرهيزكاري |
زبان | فارسي |
تعداد صفحات | 352 |
نوبت چاپ | 19 |
نوع جلد | شميز |
قطع | رقعي |
ابعاد | 14 * 21 * 2 |
وزن | 318 |
سال چاپ | 1399 |
تاكنون نظري ثبت نشده است.