معرفي کتاب اعترافات شهر خدا
راوي نخست خود مجيد حسيني است که با دو نگاه متفاوت در اين اثر روايتگري کرده است و راوي دوم پسر يک ساله اوست که بخشي از اين سفرنامه را روايت مي کند و همين موضوع بر جذابيت اين کتاب مي افزايد. اين کتاب در دو بخش با نام هاي «سفر به شهر خدا» و «سفر به شهر ظواهر» تاليف شده است و در درون آن نيز تصاويري از مکان هايي که دستمايه خلق اين اثر شده اند، منتشر شده است.
در اين سفر سه پسر همراهم هستند؛ دو درون و يکي بيرون. جنگ و دعوا، قيل و قال و گفت وگوي اين سه پسر تمام مسير سفرم را در هم ريخت و سفرم شده آشتي دادن اين دو نفر. پسر اول، جواني است در درونم که 10 سال پيش در چنين روزهايي به اين سرزمين آمد؛ سخت مودب است، اهل قرآن، نماز و همه متون مذهبي. اصلاً پسر متن است، متن تاريخ در مدينه و مکه.
وقتي که قدم مي زند، از اين متن تاريخي به آن متن ديگر مي رود و گوش مي سپارد، آرام در تاريخ قدم مي زند، عرض ادب مي کند، گاه مي خندد و گاه مي گريد و همين طور رهايش کني در تاريخ غرق مي شود؛ تو گويي اصلاً وجود ندارد. وجودش با اين متن تاريخي يکسان است عين آنچه گفته اند، مي شنود و گوشش به همه حرف ها و صداها که از اين متن عظيم مي آيد بدهکار است؛ پسري سخت مودب، مرتب، حرف شنو و به قانون و قاعده. او همان کسي است که اين سرزمين ساخته است. وجود او و وجود اين سرزمين گويي يکي است و هر چه درونش را بکاوي جز متن اين سرزمين و قدسيت اين خاک درونش چيزي نيست و من نامش را نهاده ام: «پسر متن».
پسر دوم اما سخت بازيگوش است، گوشش به حرف ها، متن ها گرفتار نيست. تو گويي اصلا زاده شده که گوش ببندد و دهان باز کند و البته زبان سرخ سر سبز مي دهد بر باد. خرده گير و بهانه جوست. به دخمه ها و کوچه پس کوچه ها سرک مي کشد پشت متن را مي خواند، فاصله سفيد بين سطوح را اصلا از هرچه خط کشي است، مي گذرد. بازيگوشي ذاتش است و با هر چيزي اسباب بازي ساختن. اصلا اين پسر کلا پرحاشيه است و روي خط فقط راه مي رود و من نامش را نهاده ام«پسر حاشيه».
غير اين دو پسر که يکي را از 10 سال پيش همين جا در سفر حج در درونم شناختم و دومي را به بدبختي طي اين سال ها که به مدينه نيامده بود، دستگيرش کردم، پسر سومي هم هست که جز من است اما در بيرونم. بخشي از وجود اما خارج از وجود. پسرم امير که همراهم است و تمام سفر را تحت تاثير قرار داده. اين سومي از هر دوي آن قبلي ها عجيب تر نه پسر متن است نه حاشيه. نه درون است و نه بيرون. نه اهل ديدن و نه اهل ديدن. نه از سفر شاد است و نه ناراحت. انگار کل دنيا براي او سفر است. چه تهران خانه خودمان چه اينجا کنار قبر نبي (ص) و چه هر جاي ديگر.
نويسنده | مجيد حسيني |
زبان | فارسي |
تعداد صفحات | 216 |
نوبت چاپ | 1 |
نوع جلد | شميز |
قطع | رقعي |
ابعاد | 14 * 21 * 1 |
وزن | 240 |
سال چاپ | 1392 |
تاكنون نظري ثبت نشده است.