تأثير پيتر برگر بر جامعه شناسي، سترگ، استثنايي و ويژه بوده است. وي خصوصاً در دوحيطه ممتاز شناخته مي شود: يکي در برداشت پديدارشناختي از زندگي اجتماعي و ديگري در زمينه دين و سکولاريزاسيون. برگر در عين تعريض و ناخرسندي از ويراني زندگي معمولي و روز مره، در عين حال يکي از چهره هاي شاخصي است که گسترش سکولاريزاسيون را فرجام گريز ناپذير مدرنيزاسيون مي شمرد. مع الوصف، در کتاب «قرن مسيحي» (1997) مدعيست که اغلب جهان امروز نه تنها سکولار نيست، بلکه بسيار هم ديني است.
توماس لوکمان با تاکيد بر «زندگي روزمره و امر زيسته» (every day life and the lived)، «ميان ذهنيت تاملي» و «ارتباط در زندگي روزمره» معتقد است که دين، زير بار تاثيرات ويران گر مدرنيت و سکولاريزاسيون، نقش تلفيق گر و يکپارچه کننده خود را در زندگي روزمره و حوزه عمومي از دست داده است. جامعه اي که بيش از پيش تمايز يابد و تقسيم کار در آن افزوده شود، تکه تکه مي گردد و زندگي روزمره، نقش خود را براي ايجاد معناي يکپارچه زندگي را ازدست ميدهد. زندگي به مثابه يک کل معنادار تکه پاره ميشود. در کتاب «دين ناپديد: دگرگوني نمادها در جامعه صنعتي» او نشان ميدهد که چگونه دريک جامعه صنعتي، جنبههاي ديني تجربه انساني از حوزه عمومي رانده مي شود و به درون زندگي خصوصي و گاه ضمير دروني فرد به انزوا ميروند.
ابر کتاب «برساخت اجتماعي واقعيت» يکي از درخشان ترين متون جامعه شناسي است که نظر به انطباق نويسندگان با درسگفتارهاي آلفرد شوتس، از جمله منابع کلاسيک جامعه شناسي محسوب مي شود. «بيست و چهار تز»، حاشيه نگاري به اين کتاب، با توجه به سبک نگارش که به سبک آيروني و مطايبه گون کتاب اصلي نزديک است، در نوع خود نخستين حاشيه نگاري از اين دست محسوب مي شود و حايز عنصر تازگي و نوآوري است.
«آنچه مهم است، اين است که چطور ما زندگي اجتماعي را تجربه و التفات مي کنيم، بايد نحوه واقعيت تلقي شدن يک «واقعيت» را در جريان يک تجربه ميان ذهني و مفاهمه اي و اجتماعي شکل مي گيرد، ابقاء مي شود و دگرگوني مي پذيرد. اعتبار نهايي اين «واقعيت» و «شناخت» اين واقعيت، نه موضوع بحث است، و نه قابل بررسي است، چرا که همانطور که هوسرل مدلل کرد، اين پرسش، پايه اي خارج از دوگانه موهوم سوژه/ابژه ندارد. آنها دو «اعلام جنگ» (marching order) عليه جامعه شناسي مدرن دارند. از يک سوي، ايده دورکيم، در مورد شيئيت واقعيت اجتماعي را هدف قرار ميدهند، و ازسوي ديگر، ادعاي وبر در مورد سوبژکتيو بودن همه واقعيت هاي اجتماعي و تاريخي را ويران مي کنند.»
در واقع آنها مي خواهند ريشههاي جامعه شناسي کلاسيک را از طرح پرسشهاي غيرانضمامي راجع به واقعيت اجتماعي عيني که به طرز تصنعي از ذهنيت منفک شده است بتابانند و به سمت يک برداشت پراگماتيک تر، انضمامي تر و زيسته تر از «واقعيت» پيش ببرند. «واقعيت» اجتماعي بدان سان عيني نيست که تحليل گر اجتماعي از بالا به آن نگاه کند و آن را مانند شئ جدا از خود مورد تحليل قرار دهد.
نويسنده | حامد حاجي حيدري |
زبان | فارسي |
تعداد صفحات | 100 |
نوبت چاپ | 1 |
نوع جلد | شميز |
قطع | وزيري |
ابعاد | 16.5 * 21 * 0.5 |
وزن | 138 |
سال چاپ | 1399 |
تاكنون نظري ثبت نشده است.