چارلز ديکنز در کتاب سرود کريسمس که يکي از مشهورترين و پرفروشترين آثارش به شمار ميآيد، ماجراي پيرمردي خسيس و بداخلاق به اسم اسکروج را روايت ميکند. او به چيزي جز پول فکر نميکند و به دليل افکار نامناسبش هميشه تنهاست.
موضوع اصلي کتاب سرود کريسمس چيست؟
اسکروج فردي لجول است که کارفرما، دوست و همراه خوبي نيست. او در شب کريسمس که همهي مردم دور هم جمع ميشوند و شاد و خوشحال کنار هم هستند، تنهاست. او به خانهي يکي از اقوامش دعوت است اما از رفتن به آنجا هم امتناع ميورزد. به همين دليل تنها در خانه ميماند. در همين شب روح دوستش به سراغ او آمده و به او ميگويد که امشب سه روح پيش او ميآيند.
اين موضوع اسکروج را ميترساند، اما منتظر آنها ميماند. هر کدام از روحها تنها به سراغ او ميآيند و سه زمان گذشته، حال و آيندهي زندگياش را در برابر چشمانش ظاهر ميکنند. ماحصل اين کار تحول و دگرگوني شخصيت اسکروج است. اما بايد ديد در اين سفر حيرتانگيز چه اتفاقاتي براي اسکروج ميافتد که سبب تغيير زندگياش ميشود؟
شايد يکي از دلايل جذابيت آثار ديکنز توصيف دقيق و ماهرانهاش است. کتاب سرود کريسمس (A Christmas Carol) قصهاي جذاب است که به همهي زبانهاي دنيا ترجمه شده و سعي دارد تا موضوعاتي نظير عواطف انساني را به شکلي شگرف، همراه با تخيل براي شما به تصوير بکشد. چارلز ديکنز (Charles Dickens) با بيان فاخر و توصيفهاي شگفتانگيزش که بدون ترديد تنها مختص خودش است، در حقيقت به تمام افرادي که رذالتهاي اخلاقي بسياري دارند و براي ديگران ارزشي قائل نيستند، زندگي فردي را نشان ميدهد که همين ويژگيها او را به انزوا کشانده است.
بر اساس اين قصهي حيرتانگيز، به عنوان يکي از محبوبترين داستانهاي تاريخ، فيلم و انيميشنهاي بسياري ساخته شده که تحسين بسياري از نويسندگان و منتقدان را به خود جلب کرده است.
چارلز ديکنز را بيشتر بشناسيم:
چارلز ديکنز، در سال 1812 در انگليس متولد شد، او کتاب سرود کريسمس را در 31 سالگي و در اوج شهرت نوشت. اما قبل از آن آثار پرفروش ديگري نيز داشت. ديکنز با وجود خانوادهاي مرفه به دليل ولخرجيهاي بيقيد و شرط پدرش کودکي سختي را گذراند.
بدون اغراق و بزرگنمايي بعد از شکسپير، ديکنز اثرگذارترين و شاخصترين نويسنده عصر ويکتوريايي است. در اکثر آثار او تلفيقي از خيالپردازي و واقعيتهاي اجتماعي که گره کوري با دوران کودکياش خورده را ميتوان ديد.
کتاب سرود کريسمس مناسب چه کساني است؟
اين داستان جذاب و پر شور و حرارت، در عين حال آموزنده با وجود اينکه براي کودکان و نوجوانان به رشتهي تحرير درآمده است، ولي براي هر مخاطبي با هر سن و سالي مناسب و شگفتانگيز است.
در بخشي از کتاب سرود کريسمس ميخوانيم:
شبح آهسته، با سنگيني و در سکوت به او نزديک شد. وقتي به نزديکي او رسيد، اسکروج به زانو افتاد؛ چون انگار هوايي که روح در آن حرکت ميکرد، ملالت و بدبختي ميافشاند.
روح در لباس سياه قيرگون پنهان بود. لباس همهچيز را پنهان ميکرد، بهجز دستي که جلو آمده بود. اگر بهخاطر اين دست نبود، به دشواري ميشد شبح را از تاريکي شب تشخيص داد.
حضور اسرارآميز شبح اسکروج را لبريز از وحشت کرد. او چيزي از روح نميدانست؛ چون نه حرکت ميکرد و نه حرف ميزد.
اسکروج پرسيد: «من در حضور کريسمسي هستم که قراره بياد؟»
روح پاسخ نداد. با دستش به سمت جلو اشاره ميکرد.
«قراره توي سايههاي چيزهايي رو نشونم بدي که هنوز اتفاق نيفتاده؛ اما در زمان خودش اتفاق ميفته. اين طور نيست، روح؟» بخش بالايي لباس يک لحظه چروک خورد، انگار روح سرش را تکان داد. آن تنها پاسخي بود که اسکروج دريافت کرد.
گرچه اسکروج تا آن هنگام به همنشيني با ارواح عادت کرده بود؛ ولي چنان از آن هيکل خاموش ترسيد که پاهايش به لرزه افتاد. در حالي که داشت آماده ميشد تا او را تعقيب کند، بهزحمت توانست سرپا بايستد. روح لحظهاي مکث کرد، انگار پاهاي لرزان او را تماشا ميکرد و به او فرصت داد تا حالش جا بيايد.
اين کار اسکروج را حتي بيشتر ترساند. او از اينکه فهميدن چشمان روح از پشت آن پوشش تيره ميتوانست اسکروج را ببيند، بيشتر ترسيد؛ اما او نميتوانست چيزي جز سياهي ببيند.
نويسنده | چارلز ديكنز |
مترجم | محسن سليماني |
زبان | فارسي |
تعداد صفحات | 88 |
نوبت چاپ | 12 |
نوع جلد | گالينگور |
قطع | جيبي |
ابعاد | 13 * 17 * 1.2 |
وزن | 138 |
سال چاپ | 1399 |
تاكنون نظري ثبت نشده است.