کتاب حماسه بي پايان حماسه ي بي پايان ششمين کتاب از مجموعه ي بيست و هفت در 27 ، حاوي داستان پرماجراي حيات دنيوي شهيد مهندس محمود شهبازي؛ نخستين قائم مقام فرماندهي لشکر 27 محمد رسول الله(ص) است که پس از طي مراحل پژوهش و نگارش، هم اينک به زيور طبع آراسته مي شود. گزيده اي از کتاب حماسه بي پايان: ساعت هاي اوّل صبح روز يکشنبه دوّم خرداد 1361 بود که من و ترکمان، سوار بر يک تويوتا وانت، رسيديم کنار خاکريز کوچکي که حاج همّت مقابل آن ايستاده بود. حاج همّت با حرکت دست، به ماشين ما علامت داد تا بايستيم. کنار خاکريز؛ جسد شهيدي پتو پيچ قرار گرفته بود. حاجي آن را به ما نشان داد و گفت: همين السّاعه، اين شهيد را به عقب ببريد. آقاي ترکمان گفت: حاج آقا، اين وانتِ ما، مال واحد تدارکات تيپ است، بهتر است صبر کنيد تا وانت واحد تعاون به اين جا بيايد و آن را به عقب تخليه کند. حاج همّت اينبار تشر زد و خطاب به من گفت: برادر بادامي! به شما مي گويم: همين حالا اين شهيد را ببريد عقب. ما که ديديم جانشين تيپ دارد اين طور محکم به ما دستور مي دهد، کوتاه آمديم. من که پشت فرمان نشسته بودم، وانت تويوتا را سر و ته کردم. آقاي ترکمان هم پياده شد و رفت بالاي سر جسد و با کنجکاوي چفيه را از روي صورت او کنار زد. ديدم مات و مبهوت، به جسد خيره شده. به او گفتم: آقاجان، چرا خشک ات زده، زود باش جسد را بگذار پشت وانت، برويم. گفت: سعيد، مي داني اين جسد کيست؟ گفتم: کي؟ گفت: خودت بيا و ببين. پياده شدم و جلو رفتم. چفيه را بار ديگر که از صورت شهيد کنار زد، ديدم جسد متعلق به حاج محمود شهبازي است.